چکیده:
مقدمه: به نظر می رسد آدلر و سیستم روانشناسی او علیرغم تأثیر قابل ملاحظه ای که بر بسیاری از حیطه های روانشناسی و روانپزشکی داشته، مورد کم توجهی قرار گرفته و در مجامع علمی کمتر از او نام برده شده است. در این مقاله سعی شده به بررسی اجمالی نظریات آدلر پرداخته شود.
روش: این مطالعه به روش مروری انجام شد.
یافته ها: در این تحقیق عمده نظریات آدلر بررسی و نقد شده اند؛ ازجمله احساس حقارت، تلاش برای رسیدن به برتری، جبران، شیوه زندگی و علاقه اجتماعی. همچنین انواع شخصیت از دیدگاه آدلر و نظرات او در مورد ترتیب تولد توضیح داده شده است. آدلر بنیانگذار مکتب روانشناسی فردی است، لذا مفاهیم اساسی مرتبط، شامل مفهوم ساختار ذهنی مبتنی بر خیال، غایت نگری و کل نگری ارائه می گردد. در ادامه مقاله، چگونگی ارزیابی فرد از دیدگاه روانشناسی آدلر، شامل نظرات او در مورد خاطرات اولیه دوران کودکی، تعبیر رؤیا و سایر موارد ارائه می شود. همچنین روش های درمانی آدلر و نقش او در شکل گیری روش های بسیار متداول، نظیر گروه های آموزشی توضیح داده می شود. در انتها به تحقیقات به عمل آمده در مورد نظرات آدلر اشاره شده، پس از بررسی و نقد، به منظور بازنگری اشکالات این مکتب مطرح می شود.
نتیجه گیری: نظرات آدلر بر حیطه های مختلف روانپزشکی و روانشناسی، نظیر اگزیستانسیالیسم، خانواده درمانی، پسیکوآنالیز و روان درمانی شناختی- رفتاری تأثیر قابل ملاحظه ای گذاشته است و آشنایی با آدلر، فرضیات و روش های درمانی او برای هر روانپزشک و روانشناسی لازم به نظر می رسد.
خلاصه ماشینی:
"آدلر تحت تأثیر آنها قرار گرفته بود؛اینکه چگونه اختلال جسمی میتواند در انتخاب شغل و حرفه فرد اثر گذارد،و اینکه چگونه این افراد با انتخاب خود اختلالشان را جبران کردهاند.
این اهداف عمدتا در جهت شکلدهی ثبات و وحدت ساختار شخصیتی فرد هستند و اساسی برای نگرش او نسبت به جهان به شمار میروند و فقط وقتی که به صورت مشخص آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم،آشکار میشوند(موساک و مانیاچی،1999).
البته آدلر این عامل را نظیر سایر عوامل در شکلگیری روش زندگی فرد مؤثر میدانست و عقیده داشت فرد از این موقعیت برای ساختن زندگی خود استفاده میکند.
1)فرزند اول:تا مدتها تنها فرزند خانواده بوده و نقش مرکزی داشته است،اما حالا باید توجه مادر و پدر را با رقیب تقسیم، احساس محرومیت را تجربه و برای به دست آوردن توجه از دست رفته تلاش کند که این میتواند مرکز شکلگیری روش زندگی او شود؛روشی که گاه سبب بروز مشکلاتی نظیر مشکلات رواننژندها و الکلیها میشود.
این کودک چون توجه قبلی را از مادر نمیگیرد،گاه به سمت پدر میرود و گاه منزوی10میشود؛ یعنی سعی میکند آنچه را که میخواهد بهتنهایی به دست آورد و چون بهترین زمان زندگی کودک قبل از تولد فرزند جدید بوده، اغلب به گذشته علاقه بسیاری دارد و نسبت به آینده بدبین است.
پیروان آدلر در انتخاب روش مداخله،آزاد عمل میکنند و در این رابطه روشهای مختلفی را به کار میبندند که از میان آنها به موارد زیر اشاره میشود: قالبسازی مجدد8:نگرش به اطلاعات از دیدگاهی متفاوت،مثلا عدم تصمیمگیری یک فرد میتواند ناشی از تمایل او به حفظ وضعیت موجود باشد."