خلاصه ماشینی:
"با آنکه شواهد،بهویژه دربارهی مراسم دینی،چیزی را از دوران باستان(پیش از اسلام)تایید میکند،اما سندهای بسیاری نیز بهویژه در متنهای اسلامی وجود دارد که از غنای این پدیدهی فرهنگی در تمدن ایران باستان نشان دارد.
کما اینکه از صفت«نواگر»برای گوسان نیز چنین برمیآید؛به هر روی همهی این موارد نه نشانگر آن است که«گوسان»را نوازندهی مقیم در دربار تصور کنیم،بلکه باید او را وارث سنتی بدانیم که در برابر موسیقی و هنر یونانیان در دوران سلوکی ایستادگی کرد و هنر موسیقی ایرانی را از این دورهی فترت گذراند و به دوران اشکانی باز رساند،تا در دورهی ساسانی بتوانیم شاهد شکوفایی هنر موسیقی و نوازندگی باشیم.
و اردشیر دانشمندان به علم موسیقی و رامشگران و خنیاگران و ندمای دربار را نیز طبق این طبقههای سهگانه تقسیم کرده و یک گروه از ایشان را که از موسیکارهای درجه اول بودند،با اسواران و شاهزادگان چنان دو خط متساوی برابر قرار داد،و با نخستین طبقهی درباریان نشاند؛و گروهی دیگر از نوازندگان درباری را با طبقهی دوم برابر کرد؛و در ردیف سوم که ظرفا و بذلهگویان درباری بودند،آن دسته از رامشگران را قرار داد که چنگ میزدند و تنپور مینواختند.
4در کل از همهی اینها چنین برمیآید که ماهیتی مستقل از«نواگر»یا نوازنده و خنیاگر نبوده که شعر یا«سخن»بسراید،بلکه این خور خنیاگر بود که در راستای موسیقی خود شعر را نیز تصنیف میکرد.
در دین مزدک نیز موسیقی و موسیقیدان جایگاه ویژهای دارد که نشان از مقعیت برجستهی این صنف در آن دوران است:مزدک قوهی سرور از قوههای چهار گانه را با رامشگر یکی میداند."