خلاصه ماشینی:
"در بین مراجع سرگذشتنامههای فارسی که تعداد قابل توجهی هم تدوین شده است کدام موفق تر بودهاند،کدام به جزئیات بیشتری پرداختهاند؟بهطور مثال مقایسهء بین مجموعهء اثر آفرینان و مفاخر اسلام و مانند آن را چه کسانی باید انجام دهند؟ و فیاتها و نامهای مختلفی که حکایت از تدوین سرگذشتنامه دارد چه ویژگیهایی دارند،آیا مقدمهء نسبتا مبسوط فرهنگ زندگینامهها را چند درصد از دانشجویان خوانده و بررسی کردهاند و دربارهء آن میتوانند اظهارنظر کنند؟ مقدمهء فرهنگها از جمله مقدمهء فرهنگ دهخدا،معین،و برهان قاطع چه فرقهایی با هم دارند،چه اطلاعاتی را به ما میدهند؟ آیا تکرار مکرراتاند؟آیا اصولا کار تدوین منابع مرجع کار مهمی است؟پس چرا دنیای امروز به ویژه در غرب آن را با جدیت دنبال میکند،ولی در جامعهء ما پا نمیگیرد؟آیا این وظیفهء کتابداران نیست که دستکم در برخی از جنبههای آن به تحقیق بپردازند و اظهارنظر کنند؟مدیریت تدوین ابزار کتابشناختی چیست و چه کسانی باید در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشند؟ در مورد الفهرست ابن ندیم که از بین فهارس،شاخصتر است چند درصد از دانشجویان به جزئیات آن وارد هستند و با آن کار کردهاند؟و یا علوم اوایل و اواخر آن را به دقت میشناسد و میدانند نقاط ضعف و قوت آنها در چیست و در چه مواردی کاربرد دارند؟از فهارس خطی که فهرست آنها جهانی است چه اندازه کتابداران و به ویژه کتابداران مرجع باید با آنها آشنا باشند و چه کسی یا کسانی باید رهنمود اصلاحی در این مورد بدهد؟ لغتنامهء دهخدا به عنوان معروفترین لغتنامهء فارسی چه مراحلی را پشت سر گذاشته است؟مسئولاتن لغتنامه آیا کار جدیدی را شروع کردهاند و آیا این کار ادامه خواهد یافت؟،چه کسی و یا کسانی باید ضرورت ویرایش آن را طرح کنند و یا دائما با تحقیقاتی که میکنند آن را به مسئولان گوشزد نمایند."