خلاصه ماشینی:
عدهای معتقدند که این شکل از نمایش ریشه در آئینهای مرسوم در دوران باستان دارد که جهت عزاداری برای قهرمان اسطورهای ایران-«سیاووش»که مظهر معصومیت و پاکی است،- برگزار میگردیده و طبق اسناد موجود در آن مردم در دستههای عزاداری متشکل شده با حمل جسدی ساخته شده-شبیهسازی شده-هرساله در موعدی مقرر،همچون تمامی مراسم آئینی،مراسم عزای این قهرمان را برپا میساختهاند و بعدها این مراسم با فرمان آزادی عزاداری برای سومین امام شیعیان-امام حسین(ع)-که در دهم محرم سال شصت و یک هجری قمری همراه با هفتاد و دو تن از یارانش به علت مخالفت با حکام ظالم بنی امیه و عدم بیعت با یزید بن معاویه در نبردی نابرابر با سپاهیان بیشمار او در صحرای کربلا به شهادت رسیدند،در دستهگردانیهایی که به این مناسبت انجام میپذیرفت،تبلور یافت و عدهای دیگر نیز این شکل از نمایش را ادامهء منطقی مجالس روایت و تذکر نمایشی نقالان،شاهنامهخوانان، (1)-ناس،جان-تاریخ جامع ادیان-علی اصغر حکمت-فرانکلین--1354-ص 299 سخنگویان،مداحان،حکایتخوانان و قصهگویان داستانهای حماسی و مذهبی، که بهویژه پس از رسمیت یافتن مذهب شیعه و تشکیل یک حکومت یکپارچه در ایران به عنوان شیوهای برای آموزش مردمان،تبلیغ مذهبی و بالابردن روحیه جنگاوری ایشان که درخطر هجوم لشگریان عثمانی قرار داشتند،رواج بیشتری یافتند،میدانید که البته هردو نظر نیز میتواند صحیح باشد و درصورت صحت هر یک ما میتوانیم دلایل وجود ردپای اساطیر ایرانی و بینش اساطیری را در این شکل ناب نمایشی دریابیم زیرا در هردو نظر نیز حضور اساطیر انکارناپذیر است.