خلاصه ماشینی:
"شش دهه تئاتر کوائوله ترجیح داده است در کتاب خود به بررسی نمایشنامههای چاپشده بپردازد، زیرا از غالب نمایشهای به اجرا درآمده اثری در دست نیست.
اکنون بهتر درمییابیم چرا نگاهی که کوائوله بر این شصت سال میاندازد،غالبا سختگیرانه است:تئاتر جوانی که هم اینک از نفس افتاده است،و چرا او گاهی به بنیاد این تئاتر میتازد:خمیر ترش کهنه را نابود کنید،زیرا فقط با از بین رفتن آن، خمیر تازهای خواهید شد(پندی برگرفته از سخنان سنپل9 در جای دیگر،او هنگام صحبت دربارهء تئاتر توهمزدا10(که از سال 1970 تا کنون ادامه یافته است)،از مارکسیسم اندوهزای نوکان11و عزلتکنه12که خود را در پیله ابریشمی مضامین از کار افتادهء اعصار بندگی پیچیده است،یاد میکند.
در بیست صفحه آخر از فصل آخر، تحت عنوان تئاتری از آن استقلالیافتگان 14،بار دیگر فشردهای از مضامین و فرمولهای صفحات نخست ارائه میشود: پیوندی اجباری(میان برخی از عناصر فرهنگهایی که در ساحل عاج مییابیم و تئاتر بورژوایی آغاز قرن):در همین بخش آخر،کوائوله که تاکنون نقش هنرپیشهء تاریخ را ایفا میکرد،مستقیما به یک منتقد تبدیل میشود و سپس بیدرنگ به انتقاد از خود میپردازد(یعنی توفیق یا عدم توفیق نمایشنامههای خود کوفی کوائوله،از جمله مار بزرگ و 1-1+1 را بررسی میکند)."