خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) طرحی از آنتوان آرتو در عقب تالار-تالار(تماشاخانهء) محبوب ویوکولومبیه Vieux colombier که گنجایش حدود سیصد تن را داشت-نیم دو جین شوخ طبع نشسته بودند که به امید مزاح و لودگی به این مجلس آمده بودند.
آنتونن آرتو* نوشته:آندره ژید ترجمه:جلال ستاری قامت بلندش که به هنگام حرکت گویی اندامهایش از هم میگسست و فرو میپاشید،چهرهاش که از شعلههای درونی میسوخت،دستانش همانند دستان کسی که در حال غرق شدن است و گویی یا برای کمک خواستن به سوی یاری رسان دور از دسترسی دراز میشدند و یا از تشویق به هم میپیچیدند،و یا بیشتر اوقات چهرهاش را تنگاتنگ میپوشاندند و نوبت به نوبت آنرا پنهان میداشتند و با کنار رفتن نمایان میساختند،همه چیز در او،از درماندگی و عسرت نفرتانگیز آدمی،نوعی لعن و شقاوت ابدی چاره ناپذیر حکایت داشت که تنها راه خلاصی ممکن از آن،پناه بردن به حالت غنایی افسار گسیخته و مهار نشدهای بود که تنها تکه پارههای وقیحانه و پرلعن و طعن و حرمت شکن و کفرآمیزش نثار مخاطبان میشد."