خلاصه ماشینی:
"و«قوهایوحشی»را بر صدر این مقالت و مقولت برنشانیم: شنیدم که چون قویزیبا بمیرد فریبندهزاد و فریبا بمیرد شب مرگ تنها نشیند به موجی رود گوشهای دور و تنها بمیرد در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب که خود در میان غزلها بمیرد گروهی برآنند کاین مرغشیدا کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد شب مرگ از بیم آنجا شتابد که از مرگ غافل شود تا بمیرد من این نکته گیرم که باور نکردم ندیدم که قوئی به صحرا بمیرد چو روزی ز آغوش دریا برآمد شبی هم در آغوش دریا بمیرد تو دریای من بودی آغوش وا کن که میخواهد این قویزیبا بمیرد *خون صلح *نویسند،طراح و کرگردان:محمد رضا زندی *بازیگران:حسین شیخی،جلیل بشتمام،محمد رضا زندی،نجات میرزائی،فوزیه رجبی،مینا تاج الدینی،فرهاد حیاتی،محمد قره گز لو و دیگران *جای اجرا:سالن اصلی تئاتر شهر «خون صلح»،روایتی است از سنتی متروک که اینک تنها نامی از آن به جا مانده است و بس.
*زار ودینگومارو *نویسنده و کارگردان:ابراهیم زارعی *بازیگران:صیدقه کریمزاده،معصومه سلیمی، علی رنجبری،علی زاری،عبد الرضا بلوچی،محمد ناظری،احمد جایی،احمد عبد اللهی و دیگران *کاری از:اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان[بندر عباس] *جای اجرا:سالن چهار سو یکی از دشواریهای اصلی و اساسی تئاتر،در شهرستانهایی که مناسک و آئینهای نیایشی/نمایشی دارند،بهرهجوئی بیش از اندازه از این آئینها در تئاتر است.
این نمایش،گویا،چندان بر دست و دل داوران خوش نشسته بود که در مراسم اختتامیهء جشنواره هم یکبار دیگر عصر چهارشنبه را به رویت اجله تماشاگران رساندند، *اتاق 13 *نویسنده و کارگردان:مسعود سمیعی *بازیگران:اسماعیل مرسلی،داریوش رضوانی *کاری از:تهران *جای اجرا:تالار مولوی اتاق 13 قصهای تکراری دارد:مردی ناشناس به اتاق 2 نفره که لا مکان و لا زمان است گام مینهد."