خلاصه ماشینی:
"کتابی است دربارهء آنچه بر ملت آمریکا رفته و خوانندهء فارسی زبان به آن دسترسی دارد:سیا و تجاوز به فکر و مغز انسانها6در این کتاب،خواننده مطالب غمگنانه و اثرگذاری از جوانان آمریکایی را که در عنفوان جوانی به سبب جهانخواری و مردم فریبی و حس کاهندهء دروغزن بی شرم دولت آمریکا،به ماورای بحار،ویتنام،فیلیپین و کره اعزام شدهاند،میخواند.
و آیا حرف این قدیس قدسی،مفهوم همان حکومت بورژوازی لیبرال قرن بیستم را در ذهن تداعی نمیکند؟ جامعهء آمریکا به سبب هول و هراس از نظام استراق سمع و کنترل فکر و خوابگران و روانکاه آمریکا،هماره چونان کبک سر به زسر برف برده،و در آن زمهریر لایتناه تنها به خور و خواب و خشم و شهوت دلمشغول است و حتی لحظهای نیز به عمق فاجعه نمیاندیشد؛دیگر نمیاندیشد.
و بی هر تعارف و مداهنه و حاشیهای،آلبی اعراف است از معرف که صاحب این قلم باشد و چه غم که به قول قائلش: ای شه و سلطان ازل مردم ازین بیت و غزل این مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا ادوارد آلبی را اروپاییان جانشین بحق تنسی ویلیامز و آرتور میلر میدانند و آمریکاییان و نیز بسیاری از دست اندرکاران و فحول و نخبگان و خواص تئاتر در اروپا نام او را در ردیف نام سرآمدان و احباب و احفاد و اوتاد تئاتر پوچ از جمله بکت،یونسکو،ژنه،آرابال و آرتور آدامف قرار میدهند.
عنوان نمایشنامهء چه کسی از ویرجینیاوولف میترسد؟ [1962]از اسم تصنیفی گرفته شده است که زمانی مشهور بود،به نام چه کسی از گرگ بزرگ بد میترسد؟ این فکر بکری است که مارتا زن میانسال و الکلی که یک استاد کالج است،در ضمن جنون،زیادت طلبی جنسی نیز دارد و در تمام مدت نمایش میخواهد جوابهایی از اطرافیانش بیرون بکشد."