خلاصه ماشینی:
"فصل دوم موجبات طلاق به درخواست زوجه گفتار اول - موجبات خاص همان طور که گفته شد این موارد به طور مشخص و تحت عنوان مواد خاصی از قانون مدنی مطرحشده است و برای هر کدام نیز سابقه فقهی وجود دارد و فقهاء با ذکر این موارد، به حاکم شرع اجازه دادهاند که در صورت عدم اطاعت شوهر در مورد طلاق دادن و رها ساختن زوجه، خود آنها زوجه رامطلقه نمایند.
و اگر یک طرفواجب تخییری که امساک به معروف است بر زوج غیر مقدور باشد و زوجه به حاکم رجوع کند حاکم، مرد را اجبار به طرف دیگر که تسریح به احسان است میکند، و در صورت عدم امکان اجبار، حاکم مباشرت بهطلاق میکند از باب اینکه «الحاکم ولی الممتنع» البته ایشان ابتدا نظر کلی شان را میدهند و بعد به عمل نکردن اصحاب بدین حکم اشاره کرده و میگویند «من جرأت بر مخالفت آنها را ندارم و زوجه به مقتضای آیه «ان مع العسر یسرا»، [50] رفتار کرده و صبر نماید».
[63] ولی اگر زوج دارایی و ثروت نداشته باشد تا نفقه زن از آن داده شود و کسی هم نفقه او را نپذیرد، اگرچه مقتضای استصحاب حیات غائب، ایجاب میکند که زن صبر کند تا وضعیت غائب معلوم گردد ولی نظر به روایاتی، چنانچه زن نخواهد صبر کند و اراده نماید که شوهر کند میتواند امر خودش را به نزد حاکم شرع ببرد و حاکم شرع از تاریخ مراجعه به زن چهارسال مهلت میدهد که تفحص لازم صورت گیرد و وضعیت شوهر معلوم گردد که زنده است یا مرده."