چکیده:
در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام حاکم برکشور به منظور مقابله با نهاد
حوزه علمیه در صدد تأسیس دانشگاهی با نام دانشگاه اسلامی برآمد،که این عمل موجب
عکسالعمل علما و روحانیون گردید. در همین راستا نیز امام خمینی(ره) درخصوص مساله
فرهنگ و دانشگاه (به خصوص دانشگاه اسلامی)،در اوایل دهه چهل به ارائه نظرات
ودیدگاههای خود پرداختند که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
هر چند نمیتوان ادعا کرد که کارگزاران نظام با تخریب عامدانه مدرسه فیضه به عنوان مرکز و ثقل نهضت روحانیت درصدد تشکیل دانشگاه اسلامی مورد نظر خود به جای آن بودند، بلکه به جرأت میتوان مدعی شد که واقعه مدرسه فیضیه و بخصوص تعطیلی دراز مدت آن، زمینههای نضج این فکر را برای هیأت حاکمه پدید آورد که با تأسیس دانشگاهی با پسوند اسلامی، بتوانند از آن به موازات حوزههای علمیه معارض، به نفع خود بهرهبرداری کنند.
در یکی از اسناد در خصوص هدف ازآن اقدام چنین آمده است: «تأسیس یک دانشگاه بزرگ مذهبی، تا به این طریق حوزههای علمیه که در حقیقت به صورت کانون هر نوع تحریکات و اقدامات ضد دولتی گردیده مسدود و این قبیل فعالیتها شدیدا زیر کنترل دولت قرار گیرد»[1] ناگفته پیداست که هدف اصلی از تأسیس این دانشگاه، از بین بردن استقلال حوزهها و زیر سلطه درآوردن روحانیون بود.
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی پرونده 212، ص 1 اسلام باید باقی باشند، ما به خیر شما هیچ امیدی نداریم، بابا شر نرسانید»[1] ایشان در ادامه این سخنرانی و در فراز پایانی با صراحت بیشتر علیه دانشگاه اسلامی مورد نظر هیأت حاکمه، موضعگرفت و با یادآوری یک مصداق تاریخی از چنین ترفندهایی تأکید نمود: «این دانشگاه اسلامی که آقایان میخواهند درست کنند نه اینکه خیال کنید با اسلام آشتی کردهاند، خیر، قضیه قرآنی است که سر نیزه کردند در مقابل امیرالمؤمنین سلام الله علیه با حربه قرآن».