چکیده:
این مقاله به ارزیابی ترجمه های قرآن و کاستی های عمومی آنها می پردازد. نویسنده در آغاز به ویژگی های ترجمه مطلوب پرداخته و آنها را در سه عنوان تعادل در معنا، تعادل در ساختار و تعادل در تاثیر، مطرح کرده است. سپس معیار تعادل در زمینه های یاد شده را توضیح داده، آنگاه به بیان اشکالات عمومی ترجمه های قرآن پرداخته است. نویسنده بر این باور است که لفظ گرایی در ساختار، ابهام زدایی غیر ضروری، اعمال رویکردهای کلامی، از جمله اشکلات عمومی ترجمه های قرآن است که کم و بیش دامن همه ترجمه ها را گرفته است.
در آخر به علت کاستیها اشاره کرده و آن را در فقدان نظریه سازی راجع به ترجمه قرآن می داند.
The present paper examines the translations of the Qur’an and their shortcomings. First, the writer deals with the desirable features of translation and brings them up under the three categories of equilibrium in meaning; equilibrium in structure; and equilibrium in efficacy. Then, he proceeds to explain the criterion for the above-mentioned equilibrium and goes on to describe the general problems of the Qur'an's translations. The writer believes that literalism in structure, unnecessary disambiguation, and imposing theological approaches are among the general problems of the Qur'an's translations that more or less lay hold of all the translations. In the end, he has pointed out the reasons for these shortcomings, regarding them as resulting from the lack of theorization concerning translation of the Qur'an.
خلاصه ماشینی:
"1 برای توضیح این نظریه و باز کردن گستره و ابعاد آن به یاد کرد چند نکته میپردازیم: معیار تعادل در معنی نکته نخست اینکه اگر اثر را به مفهوم وسیع آن در نظر بگیریم یعنی اثر معرفتی، احساسی و عملی، در این صورت ناگزیریم مقصود از معنی را تنها مؤلفههای ذاتی مفهوم که قطع نظر از کاربرد واژه در متن، وجود دارد، ندانیم بلکه مؤلفهها را از نقطهنظر قصد تعریف کنیم؛ یعنی معنی و مفهوم مقصود را اساس و قطب لفظ تلقی کنیم، و نه تنها اجزای مفهومی واژه را منهای اراده و قصد، زیرا تأثیر موردنظر متکلم تابع چگونگی قصد او نسبت به مفهوم کلام است، چه اینکه چگونگی قصد باعث چگونگی ترکیب و ساخت سخن میشود و چگونگی ساخت جمله، اثر خاص متناسب با آن ایجاد میکند.
تعادل معنای در ترجمه اقتضا دارد که حالات واژه پیرو انتقال معنی به زبان مقصد منتقل شود، زیرا متکلم یا نویسندهای که متن مبدأ را پدید آورده است، واژهها را آگاهانه و با اطلاع از همه این حالات، گزینش و انتخاب کرده است.
اگر به معنای کشف حقیقت معنی و مفهوم باشد، البته باید گفت چنین نیست زیرا هدف ترجمه رساندن مقصود متن مبدأ به متن مقصد است و چه بسا مقصود بر همان ایجاز یا ابهام استوار باشد که در این صورت بسط دادن آن یا ابهام زدایی از آن خلاف مقصود خواهد بود و گاهی حالتهای ایجاز یا ابهام، نوعی عمومیت و شمولی در مدلول سخن ایجاد میکند که با تفصیل و توضیح آن عمومیت از میان میرود، چنان که در ترجمه قرآن این پدیده زیاد اتفاق میافتد."