چکیده:
یکی از مباحث قرآنی مورد بحث اندیشمندان مسلمان ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری قرآن است. برخی قایل به ترجمه پذیری آن و گروهی نیز آن را امری غیر ممکن و حرام تلقی نموده اند. هر دو دیدگاه در میان متقدمان و متاخران طرفدارانی دارد. این مقوله از جنبه شرعی و نیز از جنبه زبان شناختی و امکان برگردان متن قرآن به زبان های دیگر قابل بررسی است. مقاله حاضر، به ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری قرآن از منظر زبانی پرداخته است.
Translatability and intranslatability of the Holy Qur’án is one of the most debated issues among Muslim scholars. Being an ambiguous phrase, it may refer to the legitimacy/illegitimacy of its translation from a religious point of view, or indicate the possibility/impossibility of its rendering to another language. This article has touched the issue from a linguistic outlook.
خلاصه ماشینی:
"از دیگر ابعاد اعجاز محتوایی قرآن نکتههای علمی است که از طریق آیات وحی نازل گردیده است، بخشی از این نکتهها در زمان حیات پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای مردم قابل درک نبود؛ اما با گذر زمان و وقوع کشفیات علمی این نکتهها برای مردم ملموس و قابل فهم گردید.
با عنایت به دشواری ترجمه واژگان قرآن، یوسفعلی20 از دیگر مترجمان مشهور قرآن مجید به زبان انگلیسی بر این باور است که در زبان عربی اصیل، ریشه لغات دارای معانی جامع و فراگیری هستند که امکان درک و تفسیر آنها از طریق شیوه نوین تحلیلی واژه به واژه و یا بهرهجویی از یک واژه در بافت های متفاوتی که واژه در آنها به کار رفته، امری دشوارمیباشد؛ زیرا حتی اگر یک وجه معنایی خاص در یک عبارت وجه بارز باشد، دیگر وجوه معنایی به صورت پنهان وجود دارند.
این رویکرد در تفسیر و ترجمه قرآن ـ با توجه به اینکه ترجمه خود نوعی تفسیر است ـ اگر به عنوان تنها روش درک و فهم قرآن در نظر گرفته شود، مانع ارایه برداشتی قابل قبول از قرآن کریم خواهد شد.
آنچه در این تقسیمبندی دوگانه از اهمیت بسزایی در ترجمه قرآن برخوردار است، آیاتی میباشد که معنای آنها با در نظر گرفتن مقوله تقدیم و تأخیر روشن میگردد، از آن جمله آیه شریفه «فاستجبنا له و وهبنا له یحیی و اصلحنا له زوجه»(انبیاء /90) آن گاه دعای او را اجابت کردیم، به او یحیی را بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم."