چکیده:
قرآن در مورد جوانان گزارش و ارزش گذاری چشم گیری دارد و آنان را دارای قدرتی می داند که در بعد روحی اش به خیر خواهی، آرمان گرایی، ستیز با فساد محیط، همگرایی و الگوپذیری قابل تفسیر می باشد. اگر جوانان از آسیب های: رکود فکری، حماقت ناشی از خودخواهی، ناامیدی، حاکمیت غریزه جنسی و احساس حقارت مصون بمانند و بزرگسالان در حوزه تعبد، آموزش، پرورش، مدارا، احترام به شخصیت، معرفی الگو و ازدواج با آنان همکاری نمایند تاریخ به شکل مطلوب رقم می خورد.
خلاصه ماشینی:
"ولی ممکن است دیرتر از بلوغ جنسی حاصل آید و زودتر از چهل سالگی رو به افول گذارد، واقعیتی که میتواند اختلاف روایات13 را در باب زمان پیدایش قدرت جوانی، توجیه کند و راز تعبیر «الحدث» در مورد امام حسن علیهالسلام سی و سه ساله در کلام امام علی علیهالسلام را نیز آشکار کند، آنجا که فرمود: «و انما قلب الحدث کالارض الخالیة ما ألقی فیها من شیء قبلته فبادرتک بالادب قبل أن یقسو قلبک و یشغل لبک»14 «همانا دل جوان، مانند زمین آمادهای است که هر آنچه در آن کاشته شود، میپذیرد، بر این مبنا، پیش از آنکه دلت سخت گردد و خردت به بند کشیده شود، به تربیتت برخاستم.
36 ب - جسارت اعتراض تمایل به خود سازی، رسیدن به باور مذهبی، علاقه به کمال اخلاقی و تعقیب آرمان جامعه سازی، جوانان را در موقعیت ویژهای قرار میدهد و نوعی رویارویی بین آنها و جامعه بزرگسالان پدید میآید، چه آنکه هر کدام خواستههایی دارد، مخالف خواستههای دیگری: «عمل دوره جوانی اشتیاق شدید به افکار نوین است و آن را وسیله ممکن و مقدوری، برای تسلط بیشتر بر محیط، مییابد ولی عمل دوره پیری، مبارزه بیرحمانه با نوخواهی است، جوانی پیشنهاد میکند، پیری به مخالفت بر میخیزد، جوانی تسلط ادوار انقلابی است، پیری تسلط سنتها و عادتهاست، جوانی خوشبینی تند روی، فرو رفتن در آینده شجاعت است، پیری سنتپرستی، بدبینی، محافظه کاری، فرو رفتن در گذشته و ترس است»."