چکیده:
عمیقترین سطحی که فرهنگ سازمانی را شکل میدهد.سطح مفروضات اساسی است. مفروضات اساسی حول دو محور«بقا در محیط خارجی»و«اداره انسجام داخلی»شکل میگیرد ولی در بطن خود مفروضات اساسیتری را دربارهء واقعیت،حقیقت،زمان،فضا، طبیعت،فعالیت و روابط انسانی نهفته دارد.در این مقاله مفروضات اساسی شکلدهندهء فرهنگ سازمانی بر مبنای چند تحقیق مورد بحث قرار گرفته که بخش عمدهای از آنها در اثر معروف«ادگارشاین»در زمینه فرهنگ سازمانی گردآوری و جمعبندی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"این مفروضات منبع نهایی ارزشها و اعمال هرگروه اجتماعی است و به
این مفروضات برای اعضای گروه آن چنان چارچوب فکری میسازد که
مفروضات اساسی نقشهای ذهنی برای اعضای گروه اجتماعی به صورت هماهنگ و
سطح ذهنی نیز خود شامل دو لایه است که یکی از آنها نگرشها و ارزشها و
بطور کلی اگر بین اعضای هرگروه اجتماعی تضادی در مورد این مفروضات باشد،
انسجام شامل سیستم زبان و قیاس مشترک است که بروشنی مشخص سازد که هرچیزی چه معنایی دارد؛به گونهای که نهایتا مفروضات مربوط به معانی واقعی کلمات و حرکات
موقعیت یا سیستمهای تشویق و تنبیه مفروضاتی عمیقتر را در مورد طبیعت انسانی،فعالیت انسانی و روابط انسانی منعکس میکند و ایدئولوژی نیز در ارتباط با مفروضات
به این ترتیب،ابعاد عمیقتری وجود دارد که مفروضات اساسی مشترک دربارهء آنها
درجه اجماع در میان اعضای گروه و سازمان بر مفهوم مناسب از زمان است.
جنبه مهم فرهنگی را میتوان در«حریمی»که فرد یا گروه برای خود قائل میشود
(1)- Intrusion distance استفاده ظریفتری از فضا نیز وجود دارد و آن این است که چگونه افراد از ژستها،
و نوع رفتاری وجود دارد که غیر انسانی تلقی،و باعث طرد افراد از گروه میشود.
در سطح سازمانی،مفروضات اساسی درباره ماهیت طبع انسانی به این مفهوم است
مفروضات اساسی است که ارتباط نزدیکی با مفروضات درباره ماهیت طبع انسانی دارد.
دیدگاهی به این مفهوم است که سازمان به دنبال ایجاد پناهگاهی در محیط خود برای
هماهنگی با طبیعت است و برای ایجاد این هارمونی میکوشد که تواناییهای خود را"