خلاصه ماشینی:
"نظر به نقش زیباشناختی-اساطیری عدد چهار در تفکر فیثاغورسیان و تأثیرپذیری تقریبا قطعی موسیقیشناسان اسلامی-ایرانی از آرای فیثاغورسیان در شیوه تقسیم دساتین،چنین تأثری بعید بهنظر نمیرسد؛بهخصوص که این عدد چهار،در ساختار تتراکوردی یونانیان کروماتیک،دیاتونیک و آنها رمونیک(که فارابی از آنها به شکل جنس لین،قوی و ناظم نام برده و بعدها عموم نظریهپردازان مباحثی در باب کیفیت اجناس عرضه میکنند)نزد عموم نظریهپردازان یونانی،وجود داشته است (بینش 1376:67،برکشلی 1355:9-7)از سویی،مدهای یونان باستان خود،شامل یک تا چهار تتراکورد(تتراکوردون)بودند(منصوری 1379:198-196)؛و به بیان دیگر حرکت ملودی بر پایه تحرک تتراکوردها شکل میگرفته است.
عدد چهار از زمان تأثیرپذیری نظریهپردازان از آرای یونانیان تا رسالات متأخر عصر صفوی بهتدریج در اشکالی دیگر دیده میشود: ابتنای نظام تشریح فواصل گام تنبور خراسانی توسط فارابی بر اصل دوپردهای که خود بر وجود چهارم درست دلالت دارد(قس گتات:همانجا)ابتنای اعتدال صفی الدین در قرن هفتم بر پایه انتقال فاصله چهارم درست فیثاغورسی(با نسبت 4/3)؛(برکشلی 1374:13)چهارگانه بودن سیمهای عود (عود قدیم در آثار عبد القادر)،ساز آرمانی تمدن اسلامی-ایرانی(شوقی:52-48 علایی:26،جامع الالحان:105،مقاصد الالحان:126،انتساب سیمهای عود به اخلاط اربعه جامع الالحان:105، کنز التحف:107،انتساب مقامات موسیقی به اخلاط اربعه(غزنوی:131)،انتساب سیمهای چهارگانه عود به چهار عنصر(جامع الالحان:105)،انتساب مقامات موسیقی بر عناصر چهارگانه (روحانی:ن خ:792،نسیمی:91)دیده میشود.
Koestler 1969:407,Sibley 1965:145,Ingarden 1986:141 ù Goodman 1968:99-123 See for instance: ) (3)-گو اینکه جداسازی عناصر و اجزای سازنده هر اثر هنری و اعطای ارزش زیباشناختی ویژه به هریک حداقل از زمان هگل و پیریزی مفاهیمی چون«دیالکتیک»و«گشتالت»(نکبووی 1385:270-265)در مطالعات معاصر فلسفه هنر رایج نیست-اما نگارنده فقط به قصد آغاز مطالعه در زیباشناسی موسیقی اسلامی-ایرانی،در رویکردی گونهشناختی،نفوذ عناصر ابژکتیو-موسیقیشناختی سه فرهنگ ایران، یونان و عرب را مهمتر از دیگر تأثیرات،شناخته و از این طریق،طرحی کلی از عناصر زیباشناختی مؤثر در فرهنگ موسیقایی اسلامی- ایرانی ارائه میدهد."