خلاصه ماشینی:
"در انگلستان در اواخر سدهی هجدهم و نوزدهم طراحی چشماندازهای طبیعی توسط ویلیام کنت،همفری ریتون،و لانسیلات«توانایی»براون آگاهانه گونهای از زیبایی را پدید آورد که در طبیعت بکر میتوان یافت و همانطور که در باغآرایی آسیایی نیز رعایت میشود،چشماندازهای دور را همچون«مناظر قرضی»وارد ترکیب کار خود میکند.
سنتز پیشنهادی و ارزشمند کانت که بین قلمرو طبیعت و قلمرو انسان آشتی برقرار میکرد خود ریشه در نوعی غرضمندی ذهنی است،زیرا غرض را هم در طبیعت و هم در انسان میتوان یافت و همین غرض است که قوهی تخیلها را بهکار میگیرد تا نوع پاسخمان را به طبیعت جهت بخشد لیکن تخیل شاعران و نویسندگان بیشاز فلاسفه در برانگیختن علاقه افراد به زیباییهای طبیعی مؤثر بوده است و این امر از همان قرون آغاز شد.
اما متمایز کردن محیطهای فردی بیشتر از آنکه کمک کند دردسر میآفریند،زیرا مرزهای این محیطها ممکن است باهم تداخل یابد و یا به صور گوناگونی تعریف شود،وانگهی خود آن محیطها نیز با یکدیگر درمیآمیزند،و افزون بر اینها،اقسام گوناگونی از محیط وجود دارد که هریک بر چیز خاصی تأکید میکند.
تعریف دوبارهی درک هنری مستلزم آن است که مفاهیم زیباییشناسی سنتی دیگر را وقتی در مورد محیط استفاده میشوند،گسترش دهیم،و این یعنی اینکه زیبایی دیگر به کمال صوری چیزهای ارجمند نمیپردازد،بلکه خود به ارزش زیباییشناختی فراگیر موقعیتهای محیطی تبدیل میشود.
تحقیقات این حوزه نشان میدهد که نیاز است نظریهی زیباییشناسی را چنان بازآرایی کنیم که با موقعیتها و کاربردهای گوناگون خارج از هنر که زیباشناسی در آنها نقش مهمی دارد متناسب شود،زیرا نظریهی کارآمد باید بتواند حضور و ماهیت تجربهی زیباییشناسی را در تمامی حالات،چه در هنر و چه در دیگر حوزههای فرهنگ بشری،تبیین کند."