خلاصه ماشینی:
"عقل بشر بدون استمداد از وحی از فهم بسیاری از مسایل مربوط به اعتقادات و فروعات عاجز است؛طبعا در این موارد که عقل توان ادراک و داوری ندارد،نیازمندی بیشتری به وحی برای فهم آن امور دارد.
بخش اعظمی از فروعات و احکام شرعی و پارهای از مسایل مربوط به مبدأ و معاد از غیر مستقلات عقلیه است و نقش انبیاء و تعالیم وحیانی در این حوزه تأسیسی است؛یعنی بدون انبیا این امور هرگز شناخته نمیشود.
9 به نظر میرسد،ذکر این فایده(آشنا ساختن بشر با حسن و قبح افعال)تکراری نیست؛زیرا آنچه گذشت،مربوط به حوزه اصول عقاید و جزئیات آن و احکام فرعی است،ولی این امر مربوط به حوزهء رفتار و اخلاق است.
یا ضرر آن برای بدن کمتر از ضررش برای روح و روان آدمی باشد و مصرف آن توأم با لذت نیز باشد ولی نمیداند مصرف آنچه تأثیری در روح و روان آدمی میگذارد؟ آیا بشر میتواند آثار سوء رفتار و اخلاق ناپسند را که هویت اخروی او را شکل میدهد(تجسم اعمال)،با تجربه بشناسد؟مثلا نمامی کردن باعث نوعی مسخ آدمی و میمونگونه شدن او میگردد؛آیا چنین حقایقی با تجربه قابل فهم است؟این امور و صدها نمونه دیگر از این قبیل تجربه کردنش نه تنها مشکلی را حل نمیکند،بلکه بر بدبختی انسان نیز میافزاید.
خواجهء طوسی،در کتاب تلخیص المحصل،علاوهبر فواید دهگانهای که گذشت،فایدهء دیگری را نیز بر بعثت انبیا مترتب میداند،و آن عبارت است از نیاز بشر به وجود انسان کامل الهی«ولی الله» که به عنوان قلب عالم وجود بر ظاهر و باطن جامعهء بشری حکومت نماید."