چکیده:
این مقاله بدنبال یافتن پاسخ این پرسش است که متفکران جوامع اسلامی تا چه حدی«درست»و «سنجیده»میاندیشند.از همین رو ابتدا معیار«درست و سنجیدهاندیشی»مورد بررسی قرار گرفته است.این معیار ناظر بر«آزاد اندیشی»و«رهایی از قیمومتهای مختلف»در مقام اندیشهورزی است و راه تحقق آن«تجربهگرایی»و تکیه بر«دادههای عینی»به عنوان مبنای داوری است.در واقع انسان اندیشهورز در صورت محرومیت از این ویژگی به«بحران عقلانیت»گرفتار خواهد آمد و عقل او در شناخت واقعیات راه به خطا خواهد پیمود.بعد از روشن ساختن این معیار سعی شده است با استفاده توامان از روش قیاس و روش شبه آزمون،در خصوص شیوه اندیشهورزی دستههای مختلف متفکران جوامع اسلامی که شامل سنتگرایان،تجددخواهان و نوگرایان دینی است،داوری شود.حاصل کار عبارت از این است که هر سه جریان فکری جهان اسلام با«درست و سنجیدهاندیشی»فاصله دارند و به همین لحاظ در اسارت«بحران عقلانیت»قرار گرفتهاند.از حیث میزان آسیبپذیری در برابر این بحران نیز سنتگرایی بیشترین میزان تأثر و نوگرایی دینی کمترین میزان تأثر را از خود نشان میدهد و جریان تجددخواهی نیز در ما بین این دو قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"ولی آنچه معمولا روی میدهد این است که یک عده سعی میکنند فهم و برداشت خود را از دین،عین دین دانسته و آن را بر دیگران تحمیل
و اما نکته دوم عبارت از این است که عقلانیتورزی آزادانه خود به عدم صلاحیت
به یک اعتبار درست است،اما سوال این است که آیا آنچه به نام آموزههای دینی عرضه
اما نکته دوم عبارت از این است که هرگاه گفته میشود عقل صلاحیت نقد
به این ترتیب میتوان گفت متجددین جوامع اسلامی نیز از بند قیمومت نرستهاند و
در ارتباط با بحث ما نیز مسئله عبارت از این است که متجددین ما در برابر غرب،
در آثار فوق الذکر هدف متجددین اثبات این نکته است که اندیشههای غربی اقتباس
تاریخی و تجربی قرار میگیرند و البته عمر این تأییدات نیز بعضا تا زمانی است که
در هر حال حاصل بحث ما در این قسمت آن است که متجددان جوامع مسلمان نیز
وجه اشتراک نوگرایان دینی با سنتگرایان این است که هر دو آنها بر ضرورت
اما وجه افتراق این دو در آن است که متجددین با عقلانیتورزی خود که
داوری نوگرایان دینی در این خصوص هرچند صحیح به نظر میرسد.
(2)-آثار دکتر علی شریعتی از جمله برجستهترین نمونههای عمل به این وظیفه در میان نوگرایان دینی است.
قیمومت است و روش این اندیشهورزی نیز داوری براساس تجربه میباشد.
این رویه به نحو دائمی دنبال نمیشود و نوگرایان دینی با ترک رویکرد تجربهگرایانه خویش در برابر سایر اندیشههای غربی،در نیمه راه به گونهای ضمنی تحت قیمومت"