خلاصه ماشینی:
"اگر چه پروتستانتیزم به عنوان یک جنبش اصلاح دینی( noitamrofeR )شناخته شده است،اما با توجه به تمایلش در بازگشت به سنت آگوستینی و آموزههای نخستین آبای کلیسا و همچنین اهمیت و اصالتی که برای متون مقدس قائل میشود و هیچ گونه تردیدی را در ریشهء وحیانی آن جایز نمیداند، باید از جنبشهای دینی«احیایی»قلمداد نمود و مجدات اصلاحی آن در ارتباط با کلیسا و کشیشان را نیز بایستی در راستای بازشناسی و بازگشت به جوهر اصیل مسیحیت تفسیر کرد.
الهیات جدید متفکران دینی در یکی دو قرن اخیر که به عنوان کلامیون جدید شناخته شدهاند،گاهی نگران قربانی شدن جوهر ماوراء الطبیعی دین در پای احکام خشک عقلی،بر جنبهء عاطفی و ماهیت غیر عقلانی دین پای فشردهاند و گاه دیگر هراسان از دور افتادگی دین باوران از دنیا و عقلانیت،بر کارکردهای اجتماعی دینداری در ساختن دنیایی بهتر،انگشت گذاردهاند،اما با تمام تفارقی که میان مشارب کلامی جدید در مسیحیت سراغ است، تمامیشان در دو تمایل اتفاق دارند: 1)بیاعتمادی به کلیسا و رویگردانی از سنن کلیسایی.
گر چه جریان قالب در میان کلامیون جدید،به رهیافتهایی تعلق داشت که سعی مینمود تا عرصهای انحصاری و غیر قابل تحدی برای دین دست و پا کند و از این طریق،دین را از آسیب حملات خصوم قدر رهایی بخشد،لیکن کسان دیگری از جمع همین نواندیشان دینی بودند که همچنان بر رسالت اجتماعی و ظرفیتهای آرمانی مسیحیت در اصلاح جامعه پای میفشردند و در صدد برپایی پیش از موعد«ملکوت آسمان»در زمین بودند."