چکیده:
این مقاله با استفاده از چارچوب نظری « مزیت رقابتی » مایکل پورتر ، چگونگی نشو و نمای صنعت کاشی و سرامیک ایتالیا را مود بررسی قرار داده است .
خلاصه ماشینی:
"وی از چهار عامل-شرایط تقاضا،شرایط عوامل تولید،صنایع مرتبط و نهادهای پشتیبان و در نهایت راهبردی،ساختار و شرایط رقابتی بنگاه-به همراه دو عامل-رویدادهای اتفاقی یا شانس و اقدامات دولت-به عنوان عوامل مؤثر در موفقیت یک ملت نام میبرد؛(پیوست 1)این عوامل تحت عنوان «الگوی الماس پورتر»نام برده میشود که در تحلیل عوامل موفقیت ایتالیا و ظاهر شدن آن به عنوان شک کشور سرآمد در صادرات کاشی و سرامیک طی دورههای 1960 تا 1970 و 1970 تا 1990 بسیار کارا و مفید است.
براساس الگوی پورتر در فاصله سالهای 1960 تا 1970 شرایط عوامل، یعنی مواد اولیه و منابع طبیعی،منابع انسانی،شرایط آبوهوایی و منابع اطلاعاتی،دانش علمی،منابع سرمایهای، (به تصویر صفحه مراجعه شود) محل و موقعیت و در نهایت زیرساختهای اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی نقش بسیار مهمی در رشد صنایع سرامیکی ایتالیا داشت؛در آن سالها تمام این عوامل در آن ناحیه فراهم شده بود.
فروش داخلی کاشی در ایتالیا از 36/4 میلیون مترمربع در سال 1960 به 104 میلیون مترمربع در سال 1970 صعود کرد و سهم صادرات نسبت به تولید در این دوره از 3/5 به 23/8 درصد افزایش یافت؛این آمار بیانگر شرایط تقاضای بسیار زیاد برای کاشیهای با کیفیت در آن دوره است.
مقایسه این دو دوره از رشد صنعت کاشی ایتالیا ثابت میکند که مزیت رقابتی فقط در پناه وجود شرایط رقابتی در بازار داخلی ایجاد و شکل میگیرد و شرکتهایی که در رقابتهای داخلی امکان ادامه حیات یابند میتوانند در بازارهای خارجی نیز به رقابت سرسختانه بپردازند و محصولات خود راصادر کنند."