خلاصه ماشینی:
"آیا به دلیل احیای فنون عصر ساسانی بود که خصوصا در عراق و پارهای از ایران وجود داشت؟آیا آثار معماری آجری تا سده چهارم/دهم در شمال شرق ایران شناخته شده و بعدها در سر تا سر ایران گسترش یافته است؟و یا اینکه با نیاز مخصوصا جنوب ایران به منظور برپایی سریع ابنیه مذهبی و به دلیل تجارب صوری و تکنولوژیکی همخوانی بیشتری داشت؟این میان تنها یک تبیین وجود ندارد و تبیینات دیگری نیز موجود است؛به هر حال آجر از قرن پنجم/ یازدهم به بعد یکی از شاخصترین مصالح ساختمانی ایران بود و به علت برخورد و تماس مداوم ایران با سرزمینهای مجاور،شکل آن تغییر یافت و به گونه مصالح دیگری نیز چهره نمود.
آنچه باقی میماند این است که برای این تنوع اجرا،تبیینات بومی و یا کرد و کاری وجود دارد و یا اینکه صرفا غلیان فعالیت ساختمان سازی بوده است؟در مورد مفهوم تزیین، ارزیابی درخشان بولاتف و مکتب تاشکند،اصول مرکب هندسی آن سوی طرحها را روشن ساخته(15) و انتشار آثاری راجع به جام،ترمذ و لشکری بازار و غزنی،به صورت مکتوب و یا بازنمایی آثار،بعضی از عقاید را پیش کشیده است؛(16)ولی هنوز نمیتوان گفت که آیا این عقاید استثنایی هستند و یا آیا رابطه بین اندیشه ریاضی و طرح هندسی صرفا تکنیکی و مکانیکی است و یا حاوی اشارات فراوان فرهنگی است؟با توجه به این مشکلات،در اینجا فقط به بررسی سنتی فنون و مضامین میپردازیم.
کار بست آجر، رسانه واقعی ساخت،برای نیات تزیینی منشأ در شمال شرق ایران دارد آن هم در محیطی که بقعهء بخارا را در سده چهارم/دهم پدید آورد؛این امر هم یکی دیگر از چندین ویژگی و خصوصیت است که در این دوران از شرق به غرب وارد شده است."