خلاصه ماشینی:
"(آبراهامیان،1377، ص 525)در پی اختلاف بین حکومت ایران و کنسرسیوم،عقد قرارداد دوم کنسرسیوم در سال 1352 صورت گرفت که همزمان بود با آغاز برنامه پنجم عمرانی و شوک اول نفتی،در آغاز این سال و در روزهایی که قرارداد جدید منعقد شد،اقتصاد ایران نهتنها عطشش به درآمدهای نفتی بیشتر میشد بلکه با از دست دادن یک روز درآمد نفت، مایه موجودیت خود را نیز از دست میداد(بنی صدر،1356،ص 88).
چنانچه بپذیریم که،وابستگی شاه به نفت را بتوان عاملی مهم در فروپاشی رژیم پهلوی دانست؛نگاه درآمدی به نفت در کنار افزایش ناگهانی این درآمد و نبود مدیریت مناسب آن،پیامدهای منفی زیادی برای رژیم داشت: «هرچند وجود درآمد نفت مانع آن شده بود که درها و نارسائیهای اقتصادی ایران به موقع و به صورتی طبیعی بروز کنند و با ارائه راه حلهایی درمان شوند،اما همین درآمد هنگامی که به نقطه اوج خود رسید به علت ناتوانی نظام حاکم در حزب و بهرهبرداری بخردانه و عقلایی از آن و وجود ناهماهنگی میان نهادها و سازمانهای موجود به سهم خود به مثابه عامل نیرومندی نظام پهلوی را با ویژگیهای شبه نوگرایی و استبدادیاش،که به صورت مانعی در راه تکامل و توسعه اقتصادی ایران درآمده بود، فروپاشید.
دولت موظف است به منظور اصلاح شرکتهای دولتی وابسته به وزارتین نفت و نیرو در راستای اجرای سیاست کاهش تصدی دولت و افزایش کارآمدی اقتصادی،فنی این شرکتها با در نظر گرفتن بهره مالکانه نفت و گاز مورد مصرف داخلی با عنوان سرمایه ملی طی سال اول برنامه سوم لایحهای را تنظیم و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند.
(6)-مجموعه قوانین و مقررات برنامههای عمرانی کشور دفتر اطلاعات و روابط عمومی سازمان برنامه و بودجه لازم به ذکر است تا قبل از سال 1330 چنانکه ایران مجموعا طی 40 سال (1330-1290)تنها 2 درصد منافع نفت را در اختیار داشت نقش یک تحصیلدار را نیز در تولید نفت بر عهده داشت و صنعت نفت عموما توسط انگلیسیها اداه میشد."