خلاصه ماشینی:
اکنون با توجه به مطالب فوقالذکر به امتزاج این دو هنر در یکدیگر اشاره مینمائیم که تغییر و تحول آنرا در ایران از دیرباز تا عصر حاضر نشان میدهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) *یکی از دلائلی که باعث آمیزش این دو دیدگاه متضاد در آثار هنرهای تجسمی اسلامی بخصوص در هنر نقاشی و مینیاتور گردیده،فزونی ارتباطات بین ممالک اسلامی و جهان غرب است،همانگونه که نفوذ هنرهای تجسمی اسلامی در آثار مغرب زمین توسط هنرمندان آن سامان صورت پذیرفت،آمیختگی هنر رئالیسم کلاسیک مغرب زمین در آثار هنرمندان اسلامی نیز تحقق یافت،بخصوص در اثر مسافرت چند هنرمند به فرنگ که از نیمۀ سدۀ یازدهم هجری ببعد آغاز گردید.
این اصول و قوانین همان راه و طریقهای است که هنرمندان ایرانی-اسلامی در زمانهای بسیار دور بدانها دست یافته بودند و با آگاهی کامل از بکار بستن چنین اصولی خودداری نموده و کارهای هنری خود را از آن پدیدهها و عناصر دور نگهداشتهاند، مثلا به حذف پرسپکتیو فضائی و دوری از عمق نمائی که توسط حجم و سایه روشنهای پیدرپی صورت میگرفت و چیزی جز خطای باصره نبود همت گماشتند و بجای آن قلم کیری(پرسپکتیو خطی)را جایگزین نمودند،در غیر اینصورت شاید هیچگاه به پدیدۀ قلمگیری دست نمییافتند و دلیلی هم برای اجرای چنین حرکتی وجود نداشت،آنها بر طبق شواهد تاریخی به دور هم جمع میشدند و برای هماهنگ نمودن افکار خود، برای حرکتی یکپارچه و یک دست که امروز در آثار هنرمندان اسلامی موج میزند،قوانین نوین خود را هماهنگ میکردند.