خلاصه ماشینی:
"علاوه بر این، از نظر وزارت خارجه آمریکا، واژهغیر رزمندهعلاوه بر غیر نظامیان، پرسنل نظامیای که در زمان وقوع حادثه غیرمسلح بوده و یا در حال انجام وظیفه نمیباشند نیز میگردد، و همچنین همه حملات بر ضد تأسیسات نظامی و یا پرسنل مسلح نظمی را دربرمیگیرد، هنگامی که حالت مخاصمات مسلحانه در محل وجود ندارد؛از آن جایی که سربازان مسلح آمریکایی در حال خدمت در خیابانهای یک کشور خارجی را، برحسب این تعریف، میتوان زیرعنوانغیررزمندهطبقهبندی کرد، بیانگر این تمایز روشن نمیباشد، نتیجتا تروریسم بین المللی صرفا به مثابهتروریسم دربرگیرنده شهروندان یا قلمرو بیش از یک (1)- tnataabmoc noN (2)- lanoitanbuS کشورتعریف میگردد.
به نظر میرسد دیگر نویسندگان معاصر به این نظریه پیوستهاند که اشتمال اصطلاحقربانیان بیگناه 24 تا حدی به توان توصیفی تعریفشان میافزاید؛احتمالا هیچ کدام از آنها دارای تأثیر بسیار نباشد؛در حالی که اکثریت وسیع قربانیان تروریسم کار چندانی با منازعه نداشته و غالبا زیر عنواندیگران 25 طبقهبندی شدهاند، قربانیانی نظیر تفنگداران دریایی آمریکایی در لبنان، نیروهای امنیتی بریتانیایی در ایرلند شمالی، یا اعضای جناحهای مخالف یا رقیب، ممکن است به نحو عمیقی در منازعه در حال جریان دخالت داشته باشند.
2-4-عاملین غیردولتی 2تجزیه و تحلیل گاهشمارانه 330 موردحوادث تروریستی مهمکه وزارت خارجه آمریکا بین سالهای 1992 تا 1996 انجام داده است، نشان از آن دارد که صرفا در شش حادثه مشخص شده که عاملان دولتی، کنترل مستقیمی بر مرتکبان احتمالی داشتهاند (جدول 1 را ببینید)فقط دو حادثه طی مدت 5 سال شواهد دخالت دولتی در حملات تروریستی بر ضد دیگر دولتها را فراهم آوردند؛یکی از این حوادث عبارت از توطئه ترور ناکام بر ضد رئیسجمهور پیشین جورج بوش 3 و دیگری قتل یک دیپلمات کره جنوبی بود، اگرچه دخالت یک دولت در این مورد هنوز قطعا اثبات نشده است."