خلاصه ماشینی:
"توسعهء متوازن به این معناست که توسعه به نفع یک قشر خاص نبوده و همه اقشار جامعه از مواهب و توزیع درآمد به صورت برابر بهرهمند شده و توزیع به شیوهای برابرتر انجام پذیرد.
توزیع یارانهها قبل از انقلاب شروع شده بود و اکنون بهرهگیری از یارانهها به شکل نوینی افزایش یافته است که نتیجه آن نارضایتی مردم و افزایش انتظارات و در نهایت بروز بحرانهای اجتماعی است.
دولت افتخار میکند که یارانهها و افزایش میدهد تا نابرابری و نارضایتی مردم کمتر شود ولی این در واقع ندیدن آن قسمت پنهان کوه یخ است که اگر فرو ریزد فاجعهساز میشود.
ولی در همین حال یارانه پرداختی چیزی در حدود هفت هزار و چهار صد و نود و دو میلیارد ریال یعنی بیشتر از هزینه لازم برای رساندن افراد زیر خطر فقر به موقعیت مناسب است.
از سال 1350 با افزایش درآمد نفتی پولهای حاصله از آن بعنوان یک ابزار در ختیار اقتصاد دولت قرار گرفته و بعد از انقلاب نیز این روند ادامه پیدا کرده است.
بنابراین میتوان برابری نسبی را در جامعه با دادن یارانه و اتلاف منابع ایجاد کرد همانگونه که دولت ما انجام داده است ولی این مشکلی را حل نمیکند مشکل ما نابسامانی و آشفتگی اقتصادی و از بین رفتن و اتلاف است و این را دولت ایجاد میکند.
در کشور ما دو نوع استراتژی توسعه وجود داشته یک استراتژی مربوط به دولت آقای هاشمی بود که ابتدا توسعه اقتصادی و سپس توسعه سیاسی را دنبال میکرد،این به خاطر افزایش بیکاری و توسعه فقر بود و برای حل این معضل درصدد سرمایهگذاری خارجی و احداث کارخانجات برآمدهاند."