چکیده:
محور عمده این بحث، بررسی
تاثیرات مولفه آب بعنوان متغیر مستقل
بر امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران
است. بدین منظور ابتدا لازم میآید به
تعریف و تمجید مفاهیم اساسی
پرداخته شود. مقصود از (آب، آن بخش
از آبهایی است که بواسطه وجود درصد
معینی از املاح موجود در آن بعنوان
آبشیرین شناخته میشود. و امنیت نیز
حالتی است که طی آن کلیه شهروندان
یک جامعه بتوانند در غیاب کلیه موانع
عامدانه بشری از تمامیحقوق قانونی
وی برخوردار شوند. مفهوم امنیت از
دو لایه عینی و ذهنی شکل میگیرد که
بعدذهنی آن جنبه انتزاعی و روانی(احساس امنیت یا نا امنی) و بعد عینی
آن اجزاء مادی و ملموس امنیتمانند
وجود مواد خام ، فن آوری و نیروی
انسانی و ابزارهای دفاعی را در بر
میگبرد. امنیت از زاویه دیگر درحوزه درونی و بیرونی شکل میگیرد
که حوزه درونی امنیت در پرتو امنیت
داخلی ومفهوم مخالف عوامل داخلی
مخل امنیت هویت مییاید و حوزه
بیرونی آن در راستای موانم
خارجیامنیت و امنیت مرزها و منافع در عرصه روابط بین الملل شکل
میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"منابع طبیعی شامل آب،هوا،انرژی(در اشکال مختلف آن) حیات جانوری و گیاهی و منابع خام معدنی است که در این میانه سه عنصر اساسی آب،هوا و انرژی هریک به نوعی سرمنشاء سایر منابع طبیعی محسوب شده و از نقش اساسیتری برخوردارند طبیعی است که اشکال گوناگون حیات بعنوان یکی از منابع عمده طبیعی در ارتباط با این سه عنصر قرار دارند پیوند آب و آبادانی آنچنان بدیهی و غیر قابل انکار است که برای اثبات ضرورت وجود آن نیازی به ارائه شواهد تاریخی مانند تمدن مصر و رود نیل،تمدن پنجابی و رود سفید و تمدنهای بین النهرین و دجله و فرات احساس نمیشود و بشر در مسیر تاریخی خود هرچه که به سمت زندگی مدرنتر پیش رفته نیاز روزافزونتری به آب(مخصوصا آب شیرین) احساس کرده است بنابراین آب شیرین (بعنوان یکی از متغیرهای موثر بر مقوله امنیت)از این توانایی برخوردار است که در یک محدوده جغرافیایی مانند جمهوری اسلامی ایران و در هر دو حوزه بیرونی و درونی امنیتگذار باشد.
رابطه این مسائل با بحرانهای امنیتی را در متغیرهای ذیل میتوان دید: کمبود آب شرب شهری،افزایش فشار معیشتی،بروز راهپیمایی و آشوب اجتماعی،ناامنی ناشی از تجمعات، تحرکات غیر قانونی مانند حمله به اماکن،تبدیل مطالبات طبیعی(آب)به مطالبات سیاسی،استفاده و نفوذ اپوزسیون سیاسی از ناامنیهای فوق، گسترش فقر و گرایش به منابع غیر قانونی تحصیل درآمد و افزایش جرائم اجتماعی،افزایش بیکاری روستایی،افزایش مهاجرت به شهرها، افزایش بیکاری در شهرها،افزایش نارضایتیهای عمومی در شهرها، افزایش جمعیت شهری،کاهش مشروعیت بواسطه ضعف کارآمدی، ناامنی در بعد کلان،بروز شورشهای اجتماعی با پتانسیل تبدیل ناامنی در بعد فردی به ناآرامیهای سیاسی و تبدیل مطالبات مادی به سیاسی،کمبود آب کشاروزی،کاهش تولید محصول غذایی،عدم تامین نیازهای غذایی جامعه،ایجاد آشوبهای ناشی از فقر غذایی،ایجاد درگیریهای قومی، منطقهای و محلی،کاهش امنیت در مناطق مورد منازعه،درگیری در ابعاد فردی بر سر تقسیم و تصاحب آب."