چکیده:
هر سال میلیاردها دلار در زمینه فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی هزینه میشود.
این عمل بازتاب یک ایده نیرومند جهانی است که ایس فناوریهای جدید مستعد
دگرگونی و تحول هستند. بیگمان؛ شرکت های چند ملیتی برای فناوریهای اطلاعاتی و
ارتباطاتی اهمیتی حیاتی قایل هستند. زیرا جهانی شدن، مستلزم جریان عظیمی
ازاطلاعات و پردازش آنهاست. که بدون فناوزیهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، این امر
ممکن نیست.
اما، چه رابطه مستقیمی بین توسعه و فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی وجود دارد؟
برای مثال، فنّاوریهای اطّلاعاتی و ارتباطاتی چه راهکارهایی را برای پیکار ارائه
میکنند؟ بعضی از متفکران؛ به گونهای شفاف راهکارهای فناوریهای اطلاعاتی و
ارتباطاتی را به شرح ذیل مطرح کردهاند:
و جذبدانش را تسهیل میکنند و به کشورهای در حال
توسعه: فرصتهای بیسابقهای را برای تقویت نظام آموزشی خویش اعطا میکنند تا
قادرباشند که در جهت اصلاح سیاستها و گسترش فرصتهای کارآفرینی اقدام کننده ، دولتها و سازمانهای مرتبط با امور توسعه و عامالمنفعه، مزایای دستیابی به
اینترنت را برای مبارزه با فقر، مورد توجه قرآر دادهاند.
فرصتهای کثیری برای کاربرد نوین در جهت تامین اطلاعات
بهداشتی، آموزشی و کشاورزی موجود است. با این حال مقاله حاضر فقط بهکاربرد
فناوریهای اطّلاعاتی و ارتباطاتی در زمینه کارآفرینیهای و خرد میپردازد:
زیرا این قبیل کارآفرینیها رابطه مستقیمی با کاهش فقر دارند.
برای درک فناوری، ما به یک دیدگاه نظاممند و مفهومی نیازمندیم. این امر، درمورد
کار آفرینی نیز صدق میکند. بنابراین، در ادامه الگوهای نظاممند مربوط به هر یک از
آنها ارئه می شود.
خلاصه ماشینی:
"ج. فقرا به مثابهء دریافتکنندگان اطلاعات چنانکه در ابتدا گفته شد،فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی بدون درک اهمیت اطلاعات،قابل فهم نیستند و توسعه بنگاههای کارآفرینی نیازمند اطلاعاتی دربارهء،امور مختلف است یکی از آنها نحوه تأمین اطلاعات،نحوه دسترسی،منابع مالی،نیروی کار،فناوری،مواد خام و سایر درون دادهای بنگاههای کارآفرینی است،اطلاعات مربوط به تقاضا نیز یکی دیگر از این نیازهاست که شامل امکانات فرصتهای فروش در بازار و خصوصیات این تقاضا(محل،قیمت،حجم و کیفیت)است.
نابرابریهای منابع اجتماعی و ارزیابی و کاربرد اطلاعات کارآفرینان فقیر علاوه بر پول،به مهارتها و زیرساختهایی نیاز دارند که بتوانند از طریق آنها اطلاعات منتقل شده توسط فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی را مورد استفاده قرار دهند.
این چارچوب نظری،به ناچار واقعیت پیچیده را ساده میسازد و میتواند در زمینه درک موقعیتهای متفاوت فناوری و توسعه،مورد استفاده قرار گیرد،برای مثال تحلیلی که تاکنون در مورد اثرات فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در این مقاله عرضه شده است،تقریبا شامل حالت خنثی تا اثرات مثبت فناوری است و از نظر احتمال اثرگذاری فناوری،بین دیدگاه مشروط گرایان و نظریات جبرگرایان اجتماعی قرار میگیرد.
نتیجه گیری:اولویتهای توسعه اطلاعات و فناوریهای ارتباطی با عنایت به هزینههای فرصتی معین و موضوعات دیگری که در مباحث فوق مطرح شدند،اینک با این پرسش مواجه هستیم که،کدام اولویتها باید در چارچوب برنامه توسعه قرار گیرند؟موقعیت تحلیلی عرضه شده در این مقاله،واجد چه الزامی است؟ در پاسخ باید خاطرنشان ساخت که: بیش از آنکه اطلاعات نوین جزو حاجات فقرا باشد،آنها به دانشی در مورد نحوه دسترسی،ارزیابی و کاربردی ساختن اطلاعات موجود و نیز به منابعی برای عمل نیاز دارند."