خلاصه ماشینی:
"البته این مهم بستگی به جامعه موردنظر نیز دارد بهعنوان مثال رفتار این جنبشها در جامعه قانونگرا یا جامعهای با حداقل رویکرد خشونتآمیز با عملکرد آنها در جامعهای که علاوه بر شیوههای مسالمتآمیز از روشهای خشونتبار نیز برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکند؛تا حدی متفاوت است.
بهعنوان مثال اگر به گذشته کشورمان نگاهی بیندازیم؛خواهیم دید که هخامنشیان بهعنوان اولین امپراطوری در ساختار جغرافیای سیاسی ایران،به هنگام کشورگشایی و الحاق سرزمینهای جدید به خاک ایران،تجلیل از مذاهب و معتقدات مذهبی،خرده فرهنگها و حتی بازسازی معابد اقلیتهای قومی و مذهبی را در دستور خود قرار میدادند و باوجود اینکه همه آن ممالک جزء امپراطوری ایران محسوب میشدند؛جهت ادغام آنها در هویت بزرگتر ایرانی تلاش آنچنانی صورت نمیگرفت.
این امر به خاطر اعمال سیاست پاکسازی فرهنگی در دوران ساسانیان به خصوص دورهء اردشیر بود که براساس آن تمام اسناد گذشته اعماز سیاسی و اجتماعی مفقود شده و اطلاع زیادی از آنها در دست نیست.
فصلنامه:چشمانداز درخواست خودمختاری در میان اقوام ایرانی و نقش نخبگان در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟ مرشدیزاد:در مباحث قومی،بحثی تحت عنوان ناسیونالیسم قومی وجود دارد که نگاهش معطوف به حرکتهای ناسیونالیستی است.
اما،راجع به تهدیدزا یا غیرتهدیدزا بودن جنبش قومی ایران باید گفت در وضعیت کنونی که تهدید خارجی علیه امنیت ملی کشورمان وجود دارد؛این جنبشها توانایی کسب حمایت از خارج را دارند یعنی در یک برآیند کلی باید تأکید کرد وضعیت و شرایط برایمان تهدیدزاست که در کنار آن،هر مسأله یا پدیدهای میتواند مضاعف شود."