چکیده:
در پی رحلت رسول خداr، جامعه اسلامی شاهد دوران گذاری است که در نتیجه آن خلافت به عنوان نظام سیاسی حاکمیت مییابد. این در حالی است که از دیدگاه شیعه، امامت به مثابه سازمان دینی ـ سیاسی متصل به رسالت، میبایست عهدهدار چنین مهمی میشد. بدین ترتیب، تشیع به رهبری حضرت علیu به حاشیه رانده شده و این وضعیت ادامه یافت تا اینکه پس از قتل خلیفه سوم، حکومت علوی تاسیس گردید. اگرچه امنیت به عنوان کالایی عمومی که با مدیریت حکومت تامین میشود، شناسانده شده است؛ اما این پرسش که به چه دلیل حضرتu به رغم حقانیت در مقابل جریان سیاسی حاکم مقاومت عملی نکردند، ما را به این نکته رهنمون میکند تا بنیادهای نظریه امنیت در دوره علوی را صرفا منحصر به دوران حکومت آن حضرتu ننماییم.مقاله حاضر ـ در ادامه سلسله مقالات مربوط به نظریه اسلامی امنیت ـ به بررسی دوره حساس پس از رحلت رسول خداr تا تاسیس حکومت علوی میپردازد. مولف با ارایه مفهوم «هویت امنیتی شده» در واقع از اولویت «صیانت از اصل شریعت» بر «تصدی حکومت برای هدایت»، به دلیل وجود گزینههای بدیل برای تحصیل «هدایت»، سخن میگوید.
Following the demise of the Prophet of Islam، the Islamic polity witnessed a transitional period in which the caliphate in established as the political system. It occurred while in the Shii viewpoint، Imamate as a religious-political organization linked to the prophecy had to assume such an important responsibility. Therefore، Shiism as led by Imam Ali (Peace be upon him) was marginalized. This situation lasted until the Alavi government was created following the murder of the third Caliph. Although security is identified as a public goods that is secured through the government’s management، the question that thy he did not resist the dominating political current despite his righteousness leads us not to consider the foundations of the security theory in the Alavi period as merely limited to his government’s time.This article، which is published in a paper series about the Islamic theory of security، deals with a sensitive era stretching from the demise of the Prophet of Islam to the establishment of the Alavi government. Proposing the concept of “securitized identity،” the author indeed speaks of the priority of the “preservation of the Sharia per se” over the “assumption of government for guidance” because of the existence of alternative options for the achievement of guidance.
خلاصه ماشینی:
تگوین نظریه امنیت علوی؛تحلیل دوران قبل از حکومت امام علی علیه السلام دکتر اصغر افتخاری معاون پژوهشی پژوهشکده مطالعات راهبردی تاریخ ارائه:1383/11/28 تاریخ تأیید:1383/12/22 چکیده {IBدر پی رحلت رسول خدا صلی الله علیه و سلم،جامعه اسلامی شاهد دوران گذاری است که در نتیجهآن خلافت بهعنوان نظام سیاسی حاکمیت مییابد.
2. هویت و امنیت اگرچه عمده معادلات امنیتی در این مقطع زمانی با تلقی سلبی از امنیت10همسانی دارد؛اما به دلیل آنکه امنیت سلبی موضوع کار حکومتها قلمداد میشود،نمیتواند برای تحلیلدیدگاهها و مواضع حضرت علی علیه السلام در دوران محرومیت ایشان از حکومت،کارساز باشد.
ب. تحلیل شرایط جامعه اسلامی در پی رحلت رسول خدا علیه السلام و مجموعهای از تحولات بنیادی اجتماعی-فرهنگی کهریشه در سالهایی قبل داشت و در این زمان امکان ظهور و بروز یافت؛15جامعه اسلامیوارد مقطع تاریخی تازهای میشود که باتوجه به چارچوب نظری ارایه شده در این نوشتار ازآن میتوان به«امنیتی شدن هویت»یاد کرد تجلی این وضعیت را میتوان در دو سطح داخلیو خارجی مشاهده نمود که در مجموع،زمینه درک سیاست امنیتی امام علی علیه السلام را در این دورهفراهم میسازد.
به عبارت دیگر،تحول جامعه اسلام(پیچیده شدن معادلات قدرت در پی رحلت رسول خدا صلی الله علیه و سلم)میطلبید تا استراتژی پیچیدهای در خصوص نحوه جمع بین تشیعبهعنوان یک جریان سیاسی که خود را برای تصدی حکومت بر حق میدانست،با«اسلام»بهعنوان یک«نظام سیاسی»که دارای دشمنانی در خارج از دار الاسلام بود،طراحی شود.