چکیده:
چندی است که در تجزیه و تحلیلهای نوین راهبردی به موضوع جرایم سازمانیافته به عنوان یکی از تهدیدات امنیتی پرداخته میشود. هر چند در اکثر این موارد ارجاعی به سوابق اصلی و جایگاه این موضوع در حوزه علوم اجتماعی و نیز علم حقوق صورت نمیگیرد و اکثر آنها از عمق لازم برخوردار نبوده و وارد مباحث فنی این موضوع نمیشوند، اما این امر نشان میدهد که تحلیلگران مطالعات امنیتی، به تدریج به ضرورت توجه به آن پیبردهاند. در این نوشتار برآنیم تا بر اساس رهیافتها و ادبیات موجود به تجزیه و تحلیل دقیق و جامعی از مفهوم، ابعاد و مدلهای نظری جرایم سازمانیافته پرداخته و در نهایت رابطه این گونه جرایم با ثبات سیاسی، نظم اجتماعی و امنیت ملی را مورد بررسی قرار دهیم. برای این منظور ابتدا سنخشناسی جرایم سازمانیافته بر مبنای حوزه فعالیت (داخلی و فراملی)، نوع فعالیت (قاچاق، فساد سازمانی و سیاسی و پولشویی) و نوع سازمان (مافیایی، جنایی و تروریستی)، ارائه میشود و پس از آن چارچوبهای نظری برای تجزیه و تحلیل این جرایم مورد بررسی قرار میگیرند. مدل سلسلهمراتبی، مدل حامی ـ مشتری و مدل اقتصادی از این جملهاند. بخش پایانی مقاله به تشریح سیاست کیفری در قبال این جرایم و چارچوبی برای برآورد آنها در سطح واحد سیاسی اختصاص دارد.
The issue of organized crimes has recently gained the attention of those interested in new strategic analyses as one of the security threats. Nevertheless، in most cases، no reference is mainly made to the major records and the place of this issue in social sciences as well as law، and most of these studies lack depth failing to delve into the technical discussions. This shows that the researchers on security studies gradually learn the necessity of paying attention to this topic. In this article، the author seeks to precisely and comprehensively analyze the concept، dimensions and theoretical models of organized crimes drawing on the existing approaches and literature. Finally، the relationship between these crimes and political stability، social order and national security are explored. First، organized crimes are classified according to their area of activity (domestic or transnational)، type of activity (trafficking، organizational and political corruption، and money-laundry)، and type of the organization (Mafia-like، criminal، and terrorist)، and then theoretical frameworks for the analysis of such crimes are scrutinized. These frameworks include hierarchical model، patron-client model، and economic model. The final section of the article deals with the criminal policy towards such crimes and offering a framework for evaluating them at the political unit level.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار برآنیم تا بر اساس رهیافتها و ادبیات موجود به تجزیه و تحلیل دقیق و جامعی از مفهوم،ابعاد و مدلهای نظری جرایم سازمانیافته بر مبنای حوزه فعالیت(داخلی و فراملی)نوع فعالیت(قاچاق،فساد سازمانی و سیاسی و پولشویی)و نوع سازمان(مافیایی،جنایی و تروریستی)، ارائه میشود و پس از آن چارچوبهای نظری برای تجزیه و تحلیل این جرایم مورد بررسی قرار میگیرند.
به این معنا جرم سازمانیافته عبارت است از فعالیتهای غیر قانونی و هماهنگ گروهی منسجم از اشخاص که با تبانی یکدیگر و برای تحصیل منافع مادی و قدرت به ارتکاب مستمر اعمال مجرمانه شدید میپردازند و برای رسیدن به هدف از هر نوع ابزار مجرمانهای استفاده میکنند.
با توجه به طرح مسایل جدید و برای تفکیک این جرایم از سایر موارد مشابه به ویژه تروریسم باید گفت«جرم سازمانیافته اقدامی غیر ایدئولوژیک است که توسط گروهی از افراد که تعامل اجتماعی نزدیک داشته باشند و برمبنای یک سلسلهمراتب با حداقل سه سطح یا طبقه سازماندهی میشوند،انجام شده و هدف {P(1) emirC ruoloC etihW P} از آن به دست آوردن منفعت است که[این مهم]از طریق فعالیتهای قانونی و غیر قانونی صورت میگیرد.
جرایم سازمانیافته فراملیJ} فعالیت گروههای جنایی در سطح بینالمللی،سابقه نسبتا طولانی دارد و شامل گروه های مافیایی داری سلسلهمراتب و قوانین درونگروهی مثل کارتلهای کوکائین در کلمبیا یا گروه یاکوزا در ژاپن و نیز گروههای جنایی قومی میشود که توسط گروههای مهاجر قومی مانند تریادز و چهارده کی(که متعلق به چینیها است)،اداره میشوند.