خلاصه ماشینی:
"سال 2000، مصادف با دومین رای منفی مردم دانمارک به«یورو»طی ده سال اخیر بود و آندرسون به عنوان ریسس بانک مرکزی باید ترتیبی برای آرام کردن بازار پولی کشور اتخاذ کند.
او همچنین، تجربههای گرانبهایی در زمینهی کار با بخش خصوصی دارد-دو ویژگی مهم برای مدیری که مسوولیت یک بنگاه بزرگ اقتصادی را در کشوری برعهده میگیرد که تمامی محدودیتها و کنترلها را از سر راه سرمایه برداشته است-پیش از انتصاب به ریاست بانک مرکزی، خانم اندرسون، همیشه و به شکلی خستگیناپذیر میان دانشگاه بخش خصوصی و دولت در حال رفت و آمد بود-رفتاری که برخلاف ایالتهای متحد، در دانمارک غریب است و مردم این کشور بهطور معمول یک حرفه را انتخاب میکنند و تا آخر به آن وفادار میمانند-پس از چند سال خدمت در کسوت استادی دانشگاه کپنهاگ خانم اندروسون به بانکداری خصوصی روی آورد و به عنوان مدیرعامل«یونی بانک» (knabinU) ، دومین بانک بزرگ دانمارک برگزیده شد و کمتر از یک سال بعد، به عضویت هیات مدیرهی بانک مرکزی این کشور درآمد.
بدهیهای این کشور در سطح 43 درصد تولید ناخالص داخلی ثابت مانده است«در حالی که میانگین این رقم برای منطقهی یورو 70 درصد است)مازاد بودجهی هنگفت و پایدار، و نرخ تورم کمتر از 2 درصد از دیگر کامیابیهای بزرگ آندرسون و دولت فعلی دانمارک محسوب میشود.
اکنون موفقیت سیاستهای اقتصادی و پولی دانمارک بر جهانیان آشکار شده و صندوق جهانی پول نیز موضع انعطافپذیری را دراین رابطه اتخاذ کرده است.
» هزینههای انفصال تصمیم دانمارک به فاصله گرفتن از اتحادیهی پولی و اقتصادی اروپا UME برای این کشور مشکلساز نیز بوده است."