چکیده:
از جمله مسایل مورد بحث در حوزه حدیثپژوهی شیعه،"اصول اربعمائة یا اصلهای چهارصدگانه است. اگرچه در اصل این قضیه میان علمای امامیه اختلافنظر وجود ندارد و تقریبا همه حدیثپژوهان شیعه بر آن اتفاقنظر دارند،اما در اینکه معنای اصل چیست و تعداد این اصول چه اندازه است و آغاز نگارش آن به چه دورانی میرسد و چه فرقی میان اصول با کتاب و مصنف است،اختلافنظر پدید آمده است. آنچه در مجال کنونی مورد بحث قرار گرفته،بررسی جوانب مختلف این موضوع است که با تکیه بر منابع متعدد،سعی شده است تصویر روشنی از آن به دست دهد.ضمن آنکه در مباحث پایانی به دیدگاه امام خمینی(ره)در اینباره نیز اشاره شد تا علاوه بر طرح دیدگاه متقدمان،به جایگاه این بحث در اندیشه متأخران نیز اشارتی شده باشد.
خلاصه ماشینی:
"بر آن اتفاقنظر دارند،اما در اینکه معنای اصل چیست و تعداد این اصول چه اندازه است و آغاز نگارش
حدیث-نظیر شیخ حر عاملی-شیعه از زمان علی(ع)تا دوره اما یازدهم(ع)بیشاز شش هزار و ششصد اصل گردآوری کرد.
اما بنابر اتفاق جمیع علمای شیعه از بین این تعداد اصول،چهارصد اصل به نام"اصول اربعمائه"از
2-اصل در اصطلاح محدثین اصحاب،بهمعنای کتابی است که از کتاب دیگر گرفته شده باشد
روشن است که اگر قرار باشد اقوال دیگر بزرگان در این زمینه جمعآوری و نقل شود،تا چه اندازه
این است که در پارهای موارد آنچه را شیخ اصل نامیده نجاشی کتاب خوانده و برعکس،برخی
شیخ طوسی در مقدمه فهرست،پیرامون دو کتاب غضائری و دوم آنچه شیخ درباره برخی فرمود که مثلا فلانی و مصنفات رایکجا جمعآوری کرده است.
از آن است و در ادامه از"اربعمائة کتاب"یاد میکند و این چهارصد کتاب را همان میداند که
از زمان حضرت علی(ع)تا دوره امام عسکری(ع)این اصول را تألیف کرده است.
حتی بعضی از این اصول تا زمان نوهء شیخ طوسی،یعنی ابن ادریس هم موجود بوده و او از آنها در کتاب سرائر خویش استفاده کرده است(همانجا).
بسیاری از این اصول از زبان امام صادق(ع)روایت شده است.
413 ق)نقل شده باشد(دهخدا،واژه اصل)و از این زمان به بعد است که اصطلاح
بنابراین اصول و کتب نگاشتهشده دیگران از چنین مزیتی برخوردار نشد و تنها چهارصد اصل دارای این ویژگی شد و مورد توجه علما قرار گرفت.
برخی از روایات این اصول تردید جدی واقع شده نظیر آنچه درباره اصل سلیم بن قیس مطرح"