خلاصه ماشینی:
"در هر حال،با فرض بهبود مشکلات مالی طی یک دوره سه تا پنج ساله در دههء آینده، پرسشهای مربوط به نحوه مشارکت کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی به قوت خود باقی است: آیا ورود کشورهای در حال توسعه به اقتصاد جهانی شتاب بیشتری خواهد یافت؟و آیا سهم تجارت آنها و سهم هر کشور صادرکننده در بازار کشورهای توسعه یافته همچنان در حال رشد خواهد بود؟آیا در این مورد خطای ترکیب وجود دارد،به این معنا که در ابتدا تنها معدودی از کشورها بهطور موفقیتآمیز قادر به پیگیری یک راهبرد برونگرا در مقابل 100 کشور دیگر که آنها نیز در حجال حاضر به دنبال آن هستند،میباشند و افزایش حجم کل واردات در بازارهای OECD نمیتواند ضامن اصولا بحث بر سران است که کشورهای در حال توسعه برای رشد هم نیازمند اتخاذ رفتار خاص و هم مقاومت در برابر نیروهای جهانی شدن میباشند.
سه پرسش انتقادی بهطور مکرر مورد تاکید قرار گرفته است:الف)آیا رشد تجاری طرف واردات کشورهای OECD به حدی میباشد که چنانچه اکنون،بیش از 100 کشور در حال توسعه به جهانی شدن روی آورند و صادرات را به عنوان راه اصلی رشد،توسعه و صنعتی شدن برگزینند،آیا رشد تجاری طرف واردات کشورهای OECD جوابگوی رشد صادرات آن کشورها خواهد بود؟،ب)آیا کاهش موانع تجاری در بازارهای OECD و مذاکرات آینده WTO همانند گذشته موجب تقویت رشد تجاری خواهد شد و آیا سناریوی بدتر یعنی افزایش موانع تجاری که نابودکننده رشد تجارت است،به وقوع میپیوندد؟،پ) در صورت شکست این روند(همانند آنچه که برای کشورهای کم درآمد روی داد)بر سر راهبردهای توسعه چه میآید؟ باوجوداین پرسشها،هنوز نکات مثبتی وجود دارد:رشد سریع تجارت جنوب-جنوب حتی رشد سریعتر تجارت کشورهای کم توسعه یافته با کشورهای در سطح متوسط توسعه،نرخهای رشد بالاتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) نسبت به تجارت و رشد فزآینده تجارت مبتنی بر سرمایهگذاری از جمله این نکات روشن میباشد."