خلاصه ماشینی:
"بایرون طبیعتی متلون داشت که از والدین خود بارث برده بود.
در دوستی استوار و به دوستان خود بینهایت علاقهمند بود و در این طریق آنجنان افراط میکرد که تالی و مانند نداشت.
منتخبی از اشعارش: لحظهء جدائی هنگامیکه ما دو نفر از همدیگر جدا میشدیم سکوت همه جا را فرا گرفته و قطرات اشک در چشمانمان گرد آمده و از اینکه سالیان دراز اتفاق ملاقات نخواهد افتاد دلهایمان شکسته بود.
سی و سومین سال تولد من بر روی جادهء ملالتبار زندگی،که بر آن تاریکی و رنج و الم سایه افکنده است،سی و سه سال ره سپردهام و چون بعقب باز مینگرم تا ببینم که مرا از این سالهای در گذشته چه فایده حاصل آمده است در مییابم که ثمرهء آن جز گذشت سی و سه سال و تحمل آلام و مصائب بیشمار چیزی دیگر نبوده است."