خلاصه ماشینی:
"براساس آنچه گفته شد، قرآن، به عنوان یکی از پدیدههای موجود در دنیا از قوانین و اصول موضوعه الهی مستثنی نیست و چون از جنس کلمات است از همان اصولی پیروی میکند که بر جهان کلمات حاکم است یعنی تحت تأثیر سه اصل زمان، مکان و مخاطب قرار میگیرد و این تأثیرپذیری، برخلاف آن چه نویسنده محترم آنرا به انفعال کشانیدن ذات مقدس خداوند تعبیر میکنند، نه وهن قرآن است و نه چیزی از ارزشهای آن میکاهد، بلکه برعکس، دلیلی بر اعجاز و عظمت وجودی آن است.
وقتی ما به مطالعه فرهنگ عرب جاهلی میپردازیم، به این نکته پی میبریم که اشاره قرآن به شتر نه از باب پیچیدگی فوقالعاده خلقت آن است تا بتوان آن را با ایرادهای علمی و کلامی نقض کرد و نه دلیل پائین بودن معرفت زیست شناسانه قرآن، بلکه به دلیل وجود مخاطبانی است که مهمترین و جالبترین حیوان جامعه آنها شتر بوده و این اشاره قرآن بیان مطلبی در راستای فهم مخاطبین خود بوده است، نه چیز دیگر و به همین دلیل است که امروز اگر بخواهیم عظمت خداوند را در خالقیت درک کنیم در به در به دنبال شتر نمیگردیم، بلکه آن را تنها مثلی بر این منظور میپنداریم و جرقهای جهت آغاز راهی برای کشف خداوند از طریق مخلوقات به شمار میرویم؛ راهی که در کتبی چون «توحید مفضل» با دقت تمام توسط ائمه الهی ادامه یافت و شگفتیهای بسیاری را سبب شده است."