خلاصه ماشینی:
*ممکن است سبک شعر همهء قشرهای یک طبقه یکسان نباشد،با آنکه از منظر تاریخ عمومی سیر یک طبقه،نوعی همنوایی انتزاعی کلی در میان سبکهای شعر قشرهای متفاوت یک طبقه مشاهده میشود.
*ممکن است سبک شعر یک طبقه،در جریان زندگی آن طبقه،یکسان نماند،با آنکه از منظر تاریخ عمومی سیر طبقه،نوعی همنواعی انتزاعی در سبک شعر متفاوت سیر طبقه مشاهده میشود.
*ممکن است در مواردی سبکهای طبقهها به یکدیگر نزدیک شوند،با آنکه در جریان طولانی تاریخ عمومی جامعه،سبکهای شعر طبقههای متفاوت یکی نمیشوند.
پس از دورهء امیدواری و خوشبینی کوتاه عوام سپری شد،و باز دیگر طغیانهای اجتماعی درگرفت،با این تفاوت که این طغیانها برخلاف طغیانهای پیشین برضد اشراف ایرانی و ایرانینما بود.
اما به سبب آنکه در ایران هیچگاه سوداگران بر زمینداران غالب نیامدند،باید انتظار داشت که این دو سبک به اندازه سبکهای شعر اروپایی از یکدیگر جدا نباشند.
در ایران اسلامی از آغاز تا عصر حاضر چون طبقهء سوداگر هیچگاه استقلال و قدرت ریشهدار نیافته و منبع آن هم که طبقهء عوام باشد،به ندرت از پایگاه پست دیرین خود تجاوز کرده است،هنوز در شعر فارسی سبکی برابر رآلیسم اروپایی پدید نیامده است و از قرن دهم اسلامی به بعد جامعهء ایرانی براثر تکامل کمابیش منظم سوداگری،به سوی زندگی شهری و صنعتی پیش رفت،و در قرن سیزدهم حکومت متمرکز قاجار برای تقویت وحدت کشور و تأمین عظمت خود،دربار پرشکوهی ترتیت داد و همانند دربارهای ایران شرقی گذشته،شاعران را به ستایشگری و آوازهگری برگماشت.