خلاصه ماشینی:
"ایل بختیاری تا اواسط سالهای 1950 میلادی دارای تشکیلات سیاسی تمرکز یافتهای بود که کاملا حالت سلسله مراتبی داشت و یک دستگاه حکومتی ایلی واقعی را تشکیل میداد تا جایی که قادر بود با دولت مرکزی به رقابت برخیزد و حتی بر آن چیره شود(در تاریخ حیات اینایل دوبار چنین موقعیتی برای رؤسای آن پیشآمده است:یکی قبل از جلوس سلسه سلاطین زندیه در سال 1126 شمسی، 1747 میلادی و یکبار نیز بعد از انقلاب مشروطیت،1290-1285 شمسی 1906-1911 میلادی)،سیاست دولت در مورد سرکوبی عمومی ایلات و عشایر ایران در سال 1332 شمسی(1953 م)،برتمام نقشهای ملی و منطقهای خوانین نقطه پایان گذاشت.
البته باتوجه به این موضوع که مردهای بختیاری برای ازدواج با دختر عموی خود از پرداخت پولهایی که«بدو»های عرب برای ازدواج با«بنت العم»خود بهعنوان پیش پرداخت میدهند،معاف هستند و همچنین در همین مورد از پرداخت«شیربها» نیز معاف میباشند،لذا در مقایسه با نوشتههای سایر مؤلفان که درباره (به تصویر صفحه مراجعه شود) ایلات تحقیق کردهاند8،ملاحظه میشود که نسبت ازدواج با عموزادهها در ایل بختیاری در سطح بالایی قرار دارد.
وابستگی به رؤسا و جزو شاخه آنها بودن،در حالی که به نحوی نیز در درون سلسله نسب جای گرفته است تا بهتر آن را رد کند و خلاف آن عمل نماید،در واقع امر دارای ویژگی دوگانه است:یکی از آنها ویژگی اجبار است(هر عضو ایل بختیاری یا جزو شاخه ایلخانی و یا حاجی ایلخانی است و راه دیگری وجود ندارد)و دیگری ویژگی خود بخود عمل کردن این سیستم است(پسر بزرگ بهطور اتوماتیک به شاخه پدر و پسر بعدی به همان نحو به شاخه و دستهبندی مخالف متصل میشود)که از همینجا ویژگی سومی هم به وجود میآید که:ثبات و استمرار این وضع در طول زمان است."