خلاصه ماشینی:
"خوب بود آقای زنوزی جلالی اگر وسوسه نوشتن داستان در اول شخص و دیالوگ او با مخاطبش را بدون حضور نویسنده داشت،داستانی از نوع داستان«سلمانی»نوشته رینگ لاردنر را الگوی کار خویش قرار میداد.
در داستان سلمانی،یک سلمانی از اول شروع اصلاح سرمشتری تازه به شهر آمدهاش،او را زیر رگبار حرف میگیرد.
آقای زنوزیجلالی تمامی ابزارهای خلق حالت و تجسمات و صحنهپردازی و به کارگیری کنایات و اشارات و انتخاب کلمات و طرز تلفظ حروف و تکرار عمدی و مؤکد عبارات و جملهها و لحن را به کار گرفته است که بگوید شرلی در آخر به سماجتهای مرد سمج جواب منفی داد،و چون خودش پسر هفتسالهای به نام مهدی داشت، نخواست وارد زندگی زن و مردی دیگر شود.
آقای زنوزیجلالی انتظار دارد از خواندن شرلی چه تغییر ایدئولوژیک،اخلاقی،در ما ایجاد شود؛ یا برای مثال،دچار کدامیک از تأثرات لذت بردن از داستان،غمگین شدن،شاد شدن و..."