خلاصه ماشینی:
"ماجرای تلاش مرد،برای علاج بیماری سخت همسرش و نیاز مرد به همسر،در میان روایت مبهم و ساختار گنگ این داستان شکل مناسب را نیافته است.
به شما دوست پرتلاش توصیه میکنیم داستان خود را با عنایت به ظرفیتهای عناصر داستانی بازنویسی کنید.
داستان،جهانی است که نویسنده آن را میآفریند،واقعیتهای این جهان داستانی میتواند برخاسته از واقعیات عالم خارج،یا قراردادهایی اعتباری باشد.
اما مهمترین نکته در ارتباط با داستان باورپذیری آن نزد مخاطب است داستان باورپذیر نخواهد بود،مگر اینکه در مخاطب خود توهم واقعیت را شکل دهد.
نباید فراموش کرد که داستان درصدد کشاندن حواس،عواطف و ذهن مخاطب به دنبال خود است.
آیا یک ذهن توحیدی که به مبدأ واحد خلقت ایمان و اذعان دارد،مجاز است داستان یا هنری خلق کند که در آن نشانی از خدا نیست؟ پس این خداوند بیانتها و بیمانند چگونه باید در هنر نمود پیدا کند؟ دوست گرامی،نوشتن گلی است که علت پژمردگی و اعوجاجش را باید در آبشخور،هوا و زمینی که بر آن رسته جستجو کرد."