خلاصه ماشینی:
"ضمن اینکه استفاده کردن از زاویه دید اول شخص،بر باورپذیری داستان شما افزوده است.
این داستان کوتاه دو راوی دارد راوی اول بچه مدرسهای است که درباره یک دیوانه در کنار مدرسه شان حرف میزند.
به نظر می اید انتخاب دو راوی برای روایت این داستان میتوانست به پرداخت شخصیت کمک کند به شرطی که با اتحاد محوریت این دو روایت دو تلقی متفاوت از جهان پیرامون ارائه می شد.
از انجا که راویان داستان شما اول شخص هستند ناگزیر شخصیت خود را نیز در روایتشان دخالت میدهند یعنی روایت هر راوی نشاندهنده شخصیت و پسزمینههای خاصش است.
دروننگری بیشتر این شخصیت و بکار گیری زاویه دیدهای تک گویی درونی می تواند محمل خوبی برای روایت انسانهای دیوانه باشد.
ضمن اینکه در این امر میتوان از زاویه دید سیال ذهن به خوبی بهره گرفت زیرا این زاویه دید حوزه ناخوداگاه فرد را روایت میکند و میتواند بیانگر حالت یک انسان روانپریش باشد."