خلاصه ماشینی:
"حال،میخواهیم ببینیم که آیا این،نتیجه کنش حوزه است؟ نکته دیگر این است که در شرایط فعلی،جمع کردن تعداد قابل توجهی از کسانی که در حوزه هنری در طول سالیان فعالیتش حضور داشته و کار کردهاند در یکجا ممکن نیست.
چون مجموعه حوزه هنری خیلی رشد کرده،از لحاظ مادی،از لحاظ برنامهریزی،ولی تلقی بنده این است که چیزی آن موقع بود که الآن یا نیست یا کمرنگ است.
در ترسیم فضای آن دوران،این فضا را کدام یک از این افراد برای جوان یا نوجوان ایجاد کرده بود؟ اگر بخواهم به تنهایی از کسی یا جریانی نام ببرم ظلم است.
آیا باید کار هنری را تا حدودی متوقف کنیم یا به شکلی دیگر باید در جای دیگری دنبالش بگردیم؟این جا کجا میتواند باشد؟ همانطور که گفتم،ذخیره ما و باصطلاح با کمان قبل از انقلاب پر شده بود.
میخواستم سئوال کنم در کجا این جسارت و عقلانیت جمع میشوند؟گفتید به یک منبع جوشان پر از انرژی،شما را حرکت داد،در آغاز شکلگیری حوزه هنری،چقدر متأثر از این فضا بودید و کسانی که در شکلگیری این مجموعه دخالت داشتند،چقدر فریاد را شنیده بودند،آیا آن نعره و هیجانات برآیندش در امتداد هم بود،به یک جهت بود،یا تحت عنوان اینکه میخواستید کاری کنید بود؟ واقعیت این بود که فضاهای دیگری بود که این کارهای هنری را در آنجاها بکنند.
اگر بخواهم شرایط فضای انقلاب را برای شما ملموس کنم باید بگویم آمدن امام مثل بستن به نطفه داستانی بود که نمیدانیم از کجا شروع میشود.
من بسیار به 15 خرداد علاقمندم دوست دارم دربارهاش بنویسم،خود انقلاب را هم همینطور،اما اینقدر این هاله برای خود من،پاک و مقدس و دوستداشتنی است که هنوز احساس میکنم علتش چیست که کسی نزدیک نمیشود به انقلاب و کار ماندگار نداریم."