خلاصه ماشینی:
"مادر ویرجینیا نیز پیش از ازدواج با لسلی با مردی به نام هربرت داک ورث(1833-1870)ازدواج کرده بود که از او سه فرزند به نامهای جورج،استلا و گراند داشت.
(لئونارد بر این باور است که احتمالا قبلا نیز یکبار سعی کرده بود خود را غرق کند.
هیچگاه نباید فراموش شود که آثار ویرجینیا وولف،نشئت گرفته از یک ذهن بیماری و خسته است از اینرو،نمیتوان متوقع بود که داستانهای او،روند صعودی را طی کنند،و هر داستان،بهتر از دیگری باشد.
فضاهایی که داستانها در آنها شکل گرفتهاند و بسیاری از محیطهای بیرونی این داستانها،برگرفته از خانههایی هستند که ویرجینیا در آنها زندگی کرده است.
جالب است که همین فرد،در جایی دیگر از مقالهء خود اظهار میکندباشد:«خواننده در پایان داستانها نمیتواند شخصیتهای داستانی را به یاد آورد و هویتی برای آنها در نظر بگیرد.
مسئله مهمی که در نویسندگانی که از بیماری روحیوروانی رنج میبردند،آگاهانه و از روی خردودانش،به خلق چنین آثاری دست زدند،یا صرفا به شرح ذهنیت پریشان و ناهمگون و گنگ خود پرداختهاند؟» چیزیکه مشخص است،این پریشانگوییها،بعدا توسط وولف کمی سروسامان گرفته،و میتوان رابطه علی ضعیفی میان آنها برقرار ساختساختند.
تا جایی که آثار او،صرفا تخیلی،اما ادبی نامیده شد،چیزیکه مشخص است این است که شیوهء طرح بریدهبریده حوادث،آن هم به صورت جریان سیال ذهن ازطریق یک راوی،توسط او به رسمیت شناخته شد،و بعدها توسط نویسندگانی چون جیمز جویس و فاکنر،به رشدوکمال رسید.
توجه به این مسئله ضروری است که ویرجینیا در سال 1911 برای به دست آوردن حق رأی زنان در انگلیس،تلاش بسیار زیادی کرد."