خلاصه ماشینی:
"در همین زمان پوشکین در رمان کوتاه خود به نام بیبی اسپیک و بعد از او دیگر نویسنده برجسته روس، نیکولای گوگول13در مجموعه میر گورود و در سری داستانهای پترزبورگ به جنبه دیگری از داستان کوتاه پرداختند که در آن تکامل عمیق شخصیتها با نوعی تلاش خاص برای تعمیمهای معین،به منظور خلق یک نوع ادبی ویژه همراه شد.
در نتیجه تغییر در آگاهیهای اجتماعی و جو حاکم بر اجتماع در روسیه دهههای 80 و 90 که از سرکوب حرکت انقلابی با پاپیولیستها و اقدامات آنها بر علیه تزاریسم،و فروپاشی ایمان در ایدهآلهای دکترین پاپیولیستها ناشی میشد،در آثار بسیاری از نویسندگان افزایش یافت و تشدید علاقه به مکاشفات روحی و فلسفی فرد برای رسیدن به شادی و توازن جهانی مشهود گشت و پاسخ به این سؤالات در کارهای عمده حماسی و در نثر ساده به یک شکل دنبال شد.
گورکی با تکیه بر سنتهای داستان کوتاه کلاسیک روسی و بالاتر از همه سنتهای نویسندگان دمکرات دهه شصت و هفتاد،و همچنین با تکیه بر تجارب گرانبهای زندگی خودش،بهطور عمیقی تضادهای اجتماعی واقعی را آشکار کرد و به شیوهای نو به وقایع جاری نگاه کرد و از این راه توانست بیداری خودآگاهی طبقه کارگری و تأثیر آن در حرکتهای سیاسی اجتماعی-یعنی آنچه را که معاصران او نادیده گرفته بودند-منعکس کند.
با این حال نکته مهم آن بود که نویسندگان در رویکرد خود برای تجسم وقایع و شخصیتها،با ایمانی عمیق و راسخ به پیروزی زندگی جدیدی که حاصل نبردی خونین بود-علیرغم مخمصهها و اوضاع نامساعد و تراژیکی که سرنوشت برای انسان رقمزده بود-در مورد پیروزی خوبی بر شر،متحد و متفق القول شده بودند مثلا میخائیل شولوخف49در خون ناسازگار و بیگانه و سرگی سرگیوف تسنسکی 50در آب جاری."