خلاصه ماشینی:
"به نظر شما،تعبیر این گروهها و همچنین نظام فرهنگی حاکم در کشور ما از مفهوم جهانی شدن چیست؟ محمد مددپور:آن چیزی که در سرزمین ما اتفاق افتاده است،مشابه همان چیزی است که در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا رخ داد.
فراماسونری در این مقطع به این معنایی که ما اکنون از آن لحاظ میکنیم،یعنی گروهی نهان روش که مطالبات سیاسی و استعماری خاصی را دنبال میکرد و معتقدان به آن وابسته و مزدور انگلستان بودند نیست،بلکه این جریان به صورت خودجوش،در تقابل با ارزشهای فرهنگی حاکم به وجود آمد و با حمایت طبقات نوظهور اجتماعی مانند بورژواها رشد کرد و به تدریج افکار عمومی را به نفع باورهای خود تغییر داد.
بیناب:اگر اجازه بفرمایید سؤال پیش را به این صورت مطرح کنم که در حکومت پهلوی اندیشهی مادرنیزاسیون را داشتیم که با سیاستگذاری نظام وقت همگرایی داشت،ولی اکنون بحث جهانی شدن برای نظام جمهوری اسلامی به نوعی در واگرایی به سر میبرد.
در حالی که دولت مدرن و دولت گلوبالیزه به قوانین و اقتضائات متصل است و از یک دست میدهد و از دست دیگر پس میگیرد و حتی بیشتر میگیرد،دولت آمریکا نتیجهی کار و زحمت مردم کشورش را میگیرد به عراق میبرد تا برای گسترش اقتدار خودش خرج کند.
البته وقتی همین مردم اقتضائات مدرنیستی را که یکیاش پرداختن مالیات است پذیرفتند،از فردای مالیات دادن،به عنوان شهروند جامعهی مدنی پیگیر میشوند که این پول چگونه خرج شده است.
بیناب:اقتصاد تکمحصولی نفتی چطور ممکن است با اقتضائات جهانی شدن که مبتنی بر گردش متنوع سرمایه و جریان آزاد مبادلات است،همخوانی داشته باشد؟به نظر میرسد نزدیک کردن این دو، پیشاپیش با شکست روبهرو شود."