خلاصه ماشینی:
"مدرنیسم در حال یکسانسازی جهانی است و در راستای این هدف از هرچیزی استفاده میکند:هر چیزی را مصادره میکند،از آن تعریف مجددی آنگونه که خود میخواهد ارائه میدهد و حتی به دشمنان خود نیز میپردازد؛اما با شرایطی مشرف.
بدین ترتیب هزینههای نظامی کاهش پیدا کرده، میتوان با اغوا،ترغیب،تشویق،تبلیغ و یا حتی ارعاب، مردم را واداشت که به اسطوره،مذهب و یا ایدئولوژی که هدف صاحبان رسانه است،اعتقاد پیدا کنند و به قول الوین تافلر متقاعد شوند که نظام قدرت موجود نه تنها اجتنابناپذیر و دائمی است،بلکه از نظر اخلاقی و معنوی نیز اگر واقعا الهی نیست اما درست و شایسته است!در چنین فضایی،نظام رسانهای سه ابزار کنترل اجتماعی را توأمان توجیه و تبلیغ میکند:دانایی،ثروت و خشونت بالقوه(قدرت).
زیرا اصولا رسانهها مانند تجربههای واقعی بر رؤیاهای مخاطبان خود نیز تأثیر میگذارند و مواد خامی را فراهم میکنند که ذهن آنها با استفاده از این مواد خام کار میکند.
رسانهها،به ویژه تلویزیون محیطی دیداری و شنیداری هستند که مردم به گونهای«خودکار»با آنها ارتباط متقابل برقرار میکنند و غالبا حضور تلویزیون بیش از هرچیز دیگر در خانه احساس میشود؛ضمن اینکه اصولا تلویزیون مخاطبان خود را هرچه بیشتر به سوی تنها شدن سوق میدهد و از نظر روانشناسی، انسان تنهامانده تأثیرپذیری بیشتری دارد.
بنابراین تلویزیون با فراهم آوردن حضور گسترده و قدرتمند پیامهای صوتی و تصویری که به گونهای ناخودآگاه مخاطبان خود را برمیانگیزانند تأثیرات شگرفی بر رفتارهای اجتماعی،نگرشها، ذوق و سلیقه و تمناهای مختلف آنها دارد؛هرچند برخی از محققان همچون راسل نیومن و دریپر میکوشند که این تأثیرات را ضعیف نشان دهند."