خلاصه ماشینی:
"در 1990،فروش سالنهای سینما در اروپا به نحو پایداری افزایش یافت و به حدود 830 میلیون دلار بابت اجارهی فیلمها رسید که نیمی از درآمد جمع شده در خود ایالات متحده بود.
34فاکس قرن بیستم پس از سرپرستی چند تهیهکنندهی مستقل،حق پخش خارجی دو فیلم خبرساز خود هوفا(1992)ساختهی دنی دویتو و مالکوم ایکس (192)ساختهی اسپایکلی را پیشفروش کرد تا قدری از هزینههای صرف شده برای تولید این دو اثر را تأمین کند.
و ایاکام برای کاستن از فشار دست به اقدامات اساسی زد و در جهت محدودسازی فعالیتهایش بخشی از مایملک خود از جمله سیستمهای تلویزیون کابلی را فروخت که به این ترتیب،صرفنظر از شعبهی ویدئویی بلاکباستر اینترتینمنت و فروشگاههای موسیقی،اساسا تبدیل به شرکت تولید برنامه شد.
فشردهسازی دیجیتال و سایر فنآوریهای نوین به نظامهای کابلی اجازه میدهد تا برنامههای صدها شبکه را به صورت همزمان مخابره کنند و به مشترکان امکان میدهد مطابق میلشان برنامهها را انتخاب کنند؛ولی آیا برنامههای جدید برای پر کردن این شبکههای نوین ساخته میشوند؟آیا شبکههای کابلی در تلاش برای جلب مخاطبان،یکدیگر را خواهند بلعید؟آیا تلویزیون پولی و پخش مستقیم ماهوارهای با 300 شبکه،مخاطبان تلویزیونی را تفکیک خواهد کرد؟بهطور خلاصه،آیا ائتلاف شرکتی مانند دیزنی با کپیتال سیتیز/ایبیسی ارزشش را دارد؟ در خارج چقدر زمینههای بالقوه وجود دارد که هنوز کشف نشده است؟بنابر یکی از گزارشهای صنعت رسانهها که به تازگی منتشر شده است: این تصور مقبولیت دارد که بخش عمدهی زمینههایی که در کشورهای خارجی بالقوه برای صنعت رسانهها و سرگرمی وجود دارد، دست نخورده است."