چکیده:
حصرگرایی روش شناختی به پیامدهایی همچون نفی اعتبار و عینیت از شاخههای علوم
انسانی منجر میشود. بررسی تردیدها و شبهات پیرامون عینیت در مطالعات تاریخی و
تاریخنگاری و تلقی معاصر از علم به عنوان زمینه ساز این نوع تردیدها روشن میکند
که این تلقی از استقراء و عینیت با تعصب و افراط در آمیخته است و آنگونه که تصور
میشود هیچ علمی عینی نیست. چگونگی دخالت ذهنیت و التزام شخصی در قلمرو علوم
اجتماعی و مطالعات تاریخی در نهایت به این نتیجه رهنمون میگرداند که تاریخ نیز
مانند دیگر علوم در برزخی از عینیت و ذهنیت قرار دارد، هرچند در رتبه دیگر علوم
نیست. از آنجا که مطالعات تاریخی نقش عمدهای در تحلیل مسایل کلامی دارد، طرح این
مساله میتواند یکی از مبانی کلامی را به چالشبخواند.
خلاصه ماشینی:
"مولوی، ارتباط بین گزینش و عطف توجه به یک بعد و غفلت از سایر ابعاد را در داستان معروف اختلاف مردم در چگونگی ریخت فیل آوردهاست: پیل اندر خانهای تاریک بود عرصه را آورده بودنش هنود از برای دیدنش مردم بسی اندر آن ظلمت همیشد هر کسی دیدنش با چشم چون ممکن نبود اندر آن تاریکیاش کف میبسود آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد گفت همچون ناودان است این نهاد آن یکی را دست بر گوشش رسید آن برو چون بادبیزن شد پدید آن یکی را کف چون بر پایش بسود گفت شکل پیل دیدم چون عمود آن یکی بر پشت او بنهاد دست گفت خود این پیل چون تختی بدست هم چنین هر یک به جزوی که رسید فهم آن میکرد هرجا میشنید (مولوی، 3 / ب 1259ـ1267) یکی از ادعاهای حصرگرایانه روش شناختی این است که تاریخ علم نیست بلکه در تضاد با علم قرار دارد زیرا از خصایص اساسی علم و نظریههای علمی، عینیت است (بروفه، ص 15-87،17) و علوم انسانی و به خصوص تاریخ فاقد این عنصر است.
خطای تاریخی عبارت است از آنچه بر اثر به کار نبستن شیوههای شناخته شده و معقول تاریخنگاری در سرسپاری به شواهد، استقراء مطلوب، اتقان مدارک و اسناد یا تسلیم شدن در برابر بتهای طایفهای، شخصی و مانند آن یا شتابزدگی و غرور و خودخواهی یا تعمیمهای ناروا بدون استقراء کافی، یا خلط پارهای از مفاهیم و تصورات، یا بر اثر اشتباه در صورت استدلال و مانند آن حاصل آید و حقیقت تاریخی که نیل بدان میتواند به تاریخ، جنبة علم بودن بدهد درست چیزی خواهد بود که از این عیبها عاری باشد (زرین کوب، ص 128-132)."