خلاصه ماشینی:
"(البته در این مورد در بحث های اصولی, یک بحث همنواخت نداریم; یعنی متأسفانه به استثنای مقدمه اول از سیزده مقدمه کتاب کفایه, که در تعریف علم و موضوع علم است, از مقدمه دوم, که مبحث وضع شروع می شود, مباحث لغوی و معنای حرفی و دیگر مباحث, همنوا و مرتب نیستند; برای مثال بحث معنای حرفی را در همان مقدمات آورده و بعد به مناسبتی در اوامر, معنای فعل را نیز ذکر کرده اند, در حالی که مناسب بود که معنای اسمی, فعلی و حرفی پشت سر هم آورده شوند.
بلکه به نظر ما باید دید که اصلا چرا تعارض پیدا شده و ریشه آن چه بوده؟ و در چه زمانی پیدا شده است؟ و ریشه این بحث که شهرت جابر است و اعراض, کاسر, چه بوده است؟ تفکری که متأسفانه در حوزه های ما رواج دارد, و مباحث اصولی را شبیه مباحث فلسفی مطرح می کند; یعنی به اصطلاح منطقی, حوزویان این مباحث را از مقوله قضایای حقیقیه می گیرند, در صورتی که اینها از مقوله قضیه خارجیه اند, نه حقیقیه; یعنی جابریت شهرت و کاسریت اعراض, نکته ای تاریخی در فقه ما دارد که در فقه اهل سنت نیست.
به طور کلی, پس از بحث درباره اینها, ابتدا باید مسائلی را که از طرف إعراب پیدا می شود, قبول کنیم و سپس بحث های تطبیقی را انجام دهیم; چون برخی از هیئات, بسیار مهم اند, مانند این که در هیئات اشتقاقی برای نمونه فرق بین قیام, قائم و قام چیست؟ چه نکته ای در قام هست که در قائم نیست؟ بعد از تحلیل هیئات, برای مثال باید بررسی شود که از چه الفاظی در ادبیات عرب یا آیات و روایات, وجوب یا استحباب استفاده می شود؟ در بحث اول در باب حقیقت وجوب و در بحث دوم در باب دال آن سخن بگوییم."