چکیده:
این مقاله با تأکید بر اندیشههای مرحوم آیت الله طالقانی، به واکاوی تعارضی
میپردازد که در اندیشه و کردار برخی مسلمانان رسوخ کرده است؛ با وجود عقیده راسخ
پیروان اسلام به «قداست مطلق» قرآن، بیشترین مخالفان نهضتهای فکری و اجتماعی بنا
نهاده بر پایه قرآن، از میان دینداراین و شریعتمحوران بوده است. نویسنده پس از اشاره به
برخی اندیشههای مرحوم طالقانی درباره بازگشت به قرآن و پیامدهای فرخنده آن، به بررسی
این پرسش اساسی میرسد که اساسا اندیشه «بازگشت به قرآن» چه نتایجی برای برخی
متولیان دین داشته که منادیان این دعوت را بر نتافته، تلاشهای آنان را نیز تخطئه
مینمودند.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده پس از اشاره به برخی اندیشههای مرحوم طالقانی درباره بازگشت به قرآن و پیامدهای فرخنده آن، به بررسی این پرسش اساسی میرسد که اساسا اندیشه «بازگشت به قرآن» چه نتایجی برای برخی متولیان دین داشته که منادیان این دعوت را بر نتافته، تلاشهای آنان را نیز تخطئه مینمودند.
به عقیده نگارنده طرح، دعوت «بازگشت به قرآن» ـ که مرحوم طالقانی یکی از پرچمداران آن در عصر حاضر بود ـ دو خطر عمده برای متولیان دین و حاکمان مستبد زمین در پی داشته که چنین اندیشهای همواره با مخالفت آنان روبهرو میگردید: نخست آن که با بازگشت به قرآن و بهرهگیری از تعالیم اصیل آن، بازار عوامفریبی و دینفروشی برخی متولیان به کسادی گراییده و منافع بهرهمندان دین سطحی و عوامپسند به مخاطره میافتد.
آنچه از فحوای کلام طالقانی استنباط میشود این است که منافع سیاسی حکومتها همیشه در این بوده که دینداری مردم در عمل به مسائل رسالههای عملیه محدود شود و از اساس دعوت انبیا که «حرکت و مبارزه برای آزادی و عدالت» است سخنی به میان نیاید: «آن مسلمانی که خیال میکند نمازش را خوانده و روزهاش را گرفته و دعایش را خوانده و تکلیفش ساقط شده و منظور همین بوده، دین را نفهمیده است.
(1) البته نباید سادهانگارانه تمام مخالفتهایی را که با جریان فکری بازگشت به قرآن در طول تاریخ شده است را به این موضوع محدود دانست، بلکه باید متوجه بود که این اندیشه آزادگی دینی و آزادیخواهی اجتماعی، نوع خاصی از نگاه به مسائل سیاسی و اجتماعی را شکل میدهد که خود عاملی میشود برای مخالفت صاحبان قدرت و متشرعان ظاهرپرست با بازگشت قرآن به صحنه مبارزات اجتماعی."