چکیده:
در این گفتوگو، به تبیین ویژگیهای مدرنیته و شاخصههای آن همچون نهادهای
مدرن و سازمان یافتگی اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"در مورد مارکس معتقد است، او بحث سرمایهداری خود را، در چارچوب مدرنیته مطرح کرده است و تنها مشکل او با مارکس این است که، او به مراحل دورهای تاریخی و در نهایت گذار از سرمایهدرای به سوسیالیسم قائل است؛ درحالیکه گیدنز، نه این فرآیند جبری تاریخی را میپذیرد و نه اصولا به سوسیالیسم مارکس اعتقادی دارد.
بازتابش و بازاندیشی مقصود گیدنز از اصطلاح «از جاکندگی مناسبات اجتماعی»، بیرون آمدن از شکلهای زندگی و ترکیب مجدد آنها در طول زمان و مکان و همچنین تشکیل مجدد بسترهایی که، بار دیگر این مناسبات را ایجاد میکنند، او خودش مثال میزند؛ بهکار تولیدی و صنعتی، که ابتدا در بسترهای محلی شکل میگیرد و مختص به بازارهای محلی است.
گیدنز ریسک را، متفاوت با مخاطره و خطر میداند و معتقد است، ریسک ارزیابی و مواجهه فعال با مخاطرات است؛ هر چه جامعه فعالتر باشد، ریسک فراگیرتر میشود بهطور مثال، گسترش نظام بانکی از یک طرف، مستلزم اعتماد افراد به این سیستم است و این اعتماد خود ریسکپذیری را به همراه دارد و از طرف دیگر، قبول ریسک، به معنای ایجاد اعتماد است.
گیدنز بر مبنای همان اندیشه پوزیتیویستی، خود با کلیگویی، در اینجا هم به سراغ «سنت» میآید و با ایجاد تقابل بین «سنت» معطوف به تقدیرگرایی و «مدرنیته» معطوف به انتخاب درآینده، ریسکپذیری را، در محدوده سنت غیر ممکن میداند و آن را مختص به مدرنیته میبیند و جهان مدرن را، بر محور ریسک ارزیابی میکند نه بر محور افزایش خطرات."